کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد
کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

پیشنهاد کتابخوانی آبان ماه97

محمد صلی الله علیه و آله و سلم مثل گُل بود (۸ جلد در یک مجلّد)

نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری

ناشر: بوستان فدک

تعداد صفحات: ۹۶

وجودش مایه خیر و برکت بود؛ آرامش، وقار و سیمای متفکرش او را از همه هم‌سالانش متمایز می‌ساخت و در راستی و درستی و ادای امانت و مهربانی با دیگران بی‌مانند بود؛ از بدو کودکی، رنج یتیمی، روح و جان لطیفش را آزرد؛ اما همچنان مؤدب‌ترین کودک روزگار بود؛ گویا به جای والدین، پروراننده نیکوتری به تربیت دُرّ یتیم مدینه همّت گماشته بود که او را از هر آموزشی بی‌نیاز ساخت و امین بزرگوار مکّه، بهترین الگو برای آموزش انسان‌ها در طول تاریخ شد.

مهم‌ترین نیاز جامعه اسلامی ما تربیت انسان‌هایی موحد، مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیت‌ها و وظایف خود در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت است و مسئولیت تربیت چنین انسانی پس از خانواده بر عهده دستگاه فرهنگی آموزش و پرورش است و بر اساس همین نیاز «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» در سال ۱۳۹۰ تصویب و برای اجرا به تمامی مدارس ابلاغ شد.

بی‌تردید برای ادای این فریضه مهم آموزشی به الگوی مناسب و جامع‌الشرایطی نیاز داریم که با بررسی سیره و رفتار رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلم از کودکی تا جوانی و از جوانی تا پیری، الگویی شایسته‌تر از ایشان نخواهیم یافت.

مجموعه «محمد صلی الله علیه و آله و سلم مثل گُل بود»، اثری برای آموزش سبک زندگی پیامبر (ص) به کودکان است. این مجموعه هر چهار حوزه مدنظر آموزش کودکان در ارتباط با خدا، خود، خَلق (مردم) و خلقت را پوشش می‌دهد و در چهل محور اصلی و ملموس سبک زندگی اسلامی را به کودکان می‌آموزد.

«چرا باید بسم الله بگوییم؟ چرا باید نماز بخوانیم؟ چرا باید دعا کنیم؟ چرا باید قرآن بخوانیم؟ چرا باید مسواک بزنیم؟ چرا باید مرتب حمام برویم و بدنمان را بشوییم؟ چرا باید ناخن‌هایمان را کوتاه کنیم؟ چرا باید پرخوری نکنیم؟ چرا باید شکرگزاری کنیم؟ چرا باید عجله نکنیم؟ چرا باید نظم را رعایت کنیم؟ چرا باید در کارهایمان مشورت کنیم؟ چرا باید کار کنیم؟ چرا باید در سختی‌ها صبور باشیم؟» ازجمله مهم‌ترین سؤالات کودکانه‌ای است که در این کتاب پاسخ داده می‌شود.


هیچ‌کس جرئتش را ندارد

نویسنده: حمیدرضا شاه‌آبادی

نـاشـر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تعداد صفحات: ۱۴۲

همه‌ ما در زندگی ترس‌هایی داریم؛ ترس‌هایی که هرچه قدر هم بزرگ باشد، گاه ناچاریم در مسیر زندگی بر آن‌ها غلبه کنیم و کارهایی انجام دهیم که «هیچ‌کس جرئتش را ندارد».

«فتّاح» یک نوجوان باهوش و مهربان است که در کودکی پدر و مادرش را هم‌زمان بر اثر حادثه‌ای از دست می‌دهد و با پدربزرگ و مادربزرگش در یکی از روستاهای نزدیک کرمانشاه زندگی می‌کنند؛ اهالی روستا یک ترس بزرگ دارند که این ترس برای فتّاح از سایرین بزرگ‌تر است؛ اما حس قدرشناسی‌ این نوجوان نسبت به پدربزرگش، باعث می‌شود با پای خود به مقابله با این ترس برود و برای این کار بر روی کمک و همراهی «حمید» دوست صمیمی‌اش نیز حساب می‌کند و در ادامه قادر و یونس نیز با آن‌ها همراه می‌شوند.

این کتاب ماجرای یک جمع روستایی ساده‌دل و درعین‌حال غیور است که همدلانه در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و با کمبودهایشان صبورانه می‌سازند و دلخوشی‌های زیادی دارند؛ امّا اتفاقات عجیبی که در قلعه بزرگ روستا با عنوان «قلعه تکیه»، موجب شده آن‌ها دیگر نتوانند مثل سال‌های گذشته مراسم عزاداری امام حسین علیه‌السلام و تعزیه‌خوانی را در آنجا برگزار کنند و از آن بدتر اینکه جرئت ندارند برای برداشتن لوازم تکیه به آن قلعه که دیگر «قلعه جنّی» نام گرفته، پای بگذارند و حتّی از نگاه کردن به اطراف قلعه هراس دارند.

اگر اهل خواندن داستانی پُرهیجان و خلاقانه هستید و مایلید خاطرات نوجوانانی را بخوانید که در شرایط سخت جنگ تحمیلی یاد گرفتند، چگونه باید قهرمان واقعی شد و درنهایت راز گنج واقعی و خوشبختی حقیقی زندگی را یافتند؛ برای خواندن «هیچ‌کس جرئتش را ندارد» به کتابخانه‌های عمومی مراجعه کنید و سراغ بسته فرهنگی «کتاب‌خوان آبان ماه» را بگیرید.


دعبل و زلفا

نویسنده: مظفر سالاری

ناشر: به‌نشر

تعداد صفحات: ۳۳۲

گاهی یک عشق زمینی، آدمی را تا اوج آسمان پرواز می‌دهد و گاه زمین را به بستر جمع‌آوری هیزم جهنّم تبدیل می‌سازد.

«دعبل و زلفا» ماجرای عشقی اثرگذار است و سرگذشت «دعبل خزاعی» شاعر معروف صریح و تیززبان اهل بیت علیهم‌السلام است که در سفری به بغداد با بانویی عفیف و زیبارو که گرفتار برده‌فروشان دستگاه هارون‌الرشید است، مواجه می‌شود و دل در گرو مهرش می‌نهد؛ دعبل که روحیه‌ای لطیف و خیالی خلاق دارد؛ آن بانوی نجیب را در خیالش «سلما» می‌نامد و برایش شاعری می‌کند و با وجودی که سلما، کنیزی گرفتار است که به زودی برای فروش به دربار هارون منتقل خواهد شد؛ احساس می‌کند باز هم او را می‌بیند و به‌راستی اینگونه می‌شود و به خواست خداوند، دعبل با سلمای خیالش که همان زلفای حقیقی است، ماجراهایی دارند که سرنوشت دعبل را زیر و رو می‌سازد و او را به عاقبتی خوش‌ رهنمون می‌شود.

این رمان تاریخی‌داستانی سه شخصیت اصلی دارد؛ دعبل که گاه تا مرز سقوط در مستی و می‌خوارگی و شاعری در وصف طاغوتیان به هوای وصال معشوق زمینی‌اش پیش می‌رود و گاه ضمیر روشن و یاران هدایتگرش او را تا اوج یک دوستدار راستین و شجاع اهل بیت عصمت سلام‌الله علیهم پیش می‌برد؛ شخصیت بعدی، زلفا، سراسر پاکی و نور است. زلفا شخصیتی مثبت دارد و شیعه‌ای واقعی است و نقش بسیار مهمی در هدایت دو شخصیت دیگر دارد. سومین شخصیت ابن سیار طبیب است که بسیار مادی‌گراست و سرانجام تسلیم کرامت ائمه و ایمان زلفا می‌شود.

خواندن این رمان که با قلمی جذّاب و وقایعی زنده روایت می‌شود، مخاطب را تا آخرین خطوط با اثر همراه می‌کند؛ به‌گونه‌ای که تلخی و شیرینی اوقات شخصیت‌ها، کام خواننده را تلخ یا شیرین می‌سازد.

مطالعه این کتاب تاریخی‌داستانی از بسته فرهنگی «کتاب‌خوان آبان‌ماه» به همه علاقه‌مندان به ماجراهای تاریخی و جذابیت‌های خیال‌انگیز داستانی توصیه می‌شود.


پی‌تی‌کو... پی‌تی‌کو... و دو داستان دیگر

نویسنده: فرهاد حسن‌زاده

تصویرگر: علی خدایی

نـاشـر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تعداد صفحات: ۲۸

بچّه‌ها شما دوست دارید کتابی بخوانید که سه داستان زیبا را برایتان تعریف می‌کند؟ من که خیلی دوست دارم؛ پس اگر موافقید با «پی‌تی‌کو... پی‌تی‌کو...» و «باد دوچرخه سوار» همراه شویم تا از راز «دو لقمه چرب و نرم» سر در بیاوریم.

نخستین داستان کتاب (پی‌تی‌کو... پی‌تی‌کو...) ماجرای یک کره‌اسب کوچک و دوست‌داشتنی‌ است که در یک قاب عکس طلایی گیر افتاده و اصلاً حاضر نیست، آزادی‌اش را با یک خانه طلایی عوض کند و همه تلاشش را برای رهایی از حصار قاب عکس صرف می‌کند.

دومین داستان کتاب «باد دوچرخه‌سوار» ماجرای یک باد سرکش است که سوار بر دوچرخه راه می‌افتد و از وسعت و قدرتش برای تخریب طبیعت و اشیا و آزار افراد و موجودات استفاده می‌کند؛ امّا برایش اتفّاقی می افتد که برایش یک درس بزرگ دارد.

«دو لقمه چرب و نرم» سومین داستان کتاب و ماجرای دو گوسفند مهربان کوچولو است که علاقه خاصّی به تماشا کردن ابرها دارند؛ آن‌ها یک روز از خطری که دو ابر شبیه خودشان را تهدید می‌کرد، مطلّع شدند و با کلّی زحمت و تلاش دوستان آسمانی‌اش را نجات دادند؛ امّا این کار خوبشان بی‌جبران نماند...

با خواندن این مجموعه داستان خیال‌انگیز، پرسش‌های و نکات فلسفی تأمل‌برانگیزی به ذهن کودکان ما خطور می‌کند که شکوفایی ذهنی و پرسشگری کودک را در پی دارد.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.