کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد
کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

معرفی کتاب زندگی امام رضا (ع)

 یکی از منابع یازدهمین دوره جشنواره کتاب‌خوانی رضوی در رده «کودک» (۴ تا ۱۲ سال) کتاب‌ «زندگی امام رضا (ع)» اثر سید مهدی مهاجرانی از انشارات کتابک است که دارای 11داستان کوتاه اززندگی امام رضا (ع) است. کودکان علاقه‌مندمی‌توانند در دو رشته نقاشی و پویش کتاب‌خوان درسامانه:samakpl.irشرکت نمایند.pl.ir شرکت کنند.

معرفی کتاب کلیدهای پرورش تفکر در کودکان و نوجوانان

درباره کتاب کلیدهای پرورش تفکر در کودکان و نوجوانان

در این کتاب به موضوع پرورش کودک می‌پردازیم، اما قصد نداریم به شما بگوییم کودکان باید چه کار کنند یا چه رفتاری داشته باشند. این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید با تشویق فرزندتان به فکرکردن، بر سازگاری اجتماعی او تأثیر بگذارید. در این کتاب درباره نوع بسیار خاصی از فکرکردن حرف می‌زنم، نوعی که مربوط به حل مشکلات روزانه است، مشکلاتی که در برخورد با دیگران پیش می‌آیند. این کتاب شما را با روشی پژوهش‌مبنا آشنا می‌کند که از لحاظ بالینی ثابت شده است و آن را روی کودکان آزمایش کرده‌اند، روشی که به اختصار به آن ICPS(می‌توانم حلِ مشکل کنم) می‌گویند و در این کتاب با عنوان روش حل مشکل از آن نام می‌بریم.

بخشی از کتاب کلیدهای پرورش تفکر در کودکان و نوجوانان

« مطالعه این کتاب جدید و بااهمیت را به همه پدر و مادرهایی که مشتاقند کودکی توانمند و خوش فکر پرورش دهند، توصیه می کنم. »

دکتر جودیت جانسون، دانشگاه ویلانوا ۱)

این راهنمای تربیتی منحصر به فرد به شما کمک می کند تا...

  • متوجه شوید که دیدگاه فرزندتان می تواند با دیدگاه شما متفاوت باشد؛ 
  • بدانید اگر به فرزندتان کمک کنید تا درباره مشکلش فکر کند، برای او در زندگی مفیدتر از این خواهد بود که هر بار فوری جلوی کار ناخوشایندش را بگیرید؛ 
    • شیوه ای برای فکر کردن و حل مشکل به فرزندتان نشان دهید - وقتی شما والدی متفکر باشید، فرزندتان نیز یاد می گیرد که مثل شما، فکر کند. 

    فکر کردن به حل مشکل، به فرزندتان کمک می کند تا... 

    • وقتی در رابطه با شخص دیگری دچار مشکل می شود، فکر کند که چه کار باید بکند؛ 
    • درباره راههای متفاوت حل یک مسئله فکر کند؛ 
    • درباره پیامدهای کارهایش فکر کند؛ 
    • بررسی کند که آیا راه حلی که به فکرش رسیده مفید است یا نه؛ 
    • احساسهای خودش و دیگران را بهتر درک کند. 

    بخش ۱:  به فرزندتان کمک کنید  تا درباره مشکلات فکر کند

    ۱. چگونه فکر کردن، نه چه فکر کردن

معرفی علامه مجلسی

ولادت 

محمد باقر بن محمد تقى بن مقصود على مجلسى، معروف به علامه مجلسى و مجلسى ثانى در سال 1037 هجرى در شهر اصفهان دیده به جهان گشود.
  
خاندان 

خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترین خاندانهاى شیعه در قرون اخیر است. در این خانواده نزدیک به یکصد عالم وارسته و بزرگوار دیده مى‌شود و از نزدیکان علامه پس از بررسى تنها علم و فضل مشاهده مى‌کنیم:
1 - جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار حافظ‍‌، ابو نعیم اصفهانى صاحب کتابهایى چون«تاریخ اصفهان» و «حلیة الأولیاء است.
2 - پدر علامه، مولى محمد تقى مجلسى، معروف به مجلسى اول (1003 - 1070 هجرى) صاحب کرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدث و فقیهى بزرگ است و کتابهایى نیز تألیف نموده است.
محمد تقى مجلسى شاگرد شیخ بهایى و میر داماد است. او در علوم مختلف اسلامى تبحر داشته و در زمان خویش مرجعیت تقلید را به عهده داشته است. وى در کنار مرجعیت، از اقامۀ نماز جمعه و جماعت نیز غفلت نمى‌کرد و امام جمعۀ اصفهان بود.
از جمله پرورش یافتگان مکتبش مى‌توان به:علامه مجلسى (که بیشترین استفاده را از پدر خویش برده است)، آقا حسین خوانسارى و ملا صالح مازندرانى اشاره نمود.
3 - علامه دو برادر داشت که آنها نیز مردانى متقى و زاهد بودند به نامهاى ملا عزیز اللّه و ملا عبد اللّه، که براى تبلیغ و نشر علوم اهل بیت علیهم السلام به هندوستان رفت و ساکن آنجا گردید.
4 - خاندان علامه مجلسى نه تنها مردانى عالم و دانشمند به جامعه تحویل داده، بلکه زنان این خاندان نیز پا به پاى مردان خویش قدم برداشته‌اند.
علامه مجلسى چهار خواهر داشت که آنان نیز هر یک داراى تألیفات و تحقیقات ارزنده‌اى در علوم اسلامى مى‌باشند. از جمله تألیفات آنان مى‌توان به:شرح کافى، المشترکات فى الرجال، شرح شرایع الإسلام، شرح مطالع و شرح قصیدۀ دعبل خزائى اشاره نمود.
همسران این زنان عالم و بزرگوار نیز از علماى بزرگ بودند. کسانى همچون ملا صالح مازندرانى، ملا میرزاى شیروانى، ملا على استرآبادى و میرزا محمد فسایى.
5 - علامه مجلسى داراى 5 پسر بود که همگى از محضر علم و معارف پدر بهره‌مند شدند و به مدارجى بالا دست یافتند.
6 - دامادهاى علامه هم که 5 نفر بودند از طلاب و فضلاى آن زمان بودند و علامه با عنایتى خاص نسبت به دامادها، دختران خویش را به ازدواج آنان درمى‌آورد.
علاوه بر اینها خاندانهاى بزرگى از علماى آن عصر مرتبط‍‌ با علامه مجلسى بودند، مانند وحید بهبهانى، بحر العلوم، طباطبایى بروجردى، میرزا عبد الله افندى صاحب ریاض العلما، شهرستانى و...
  
مقام علمى 

علامه مجلسى آنچنان شهرتى در علوم مختلف اسلامى دارد که محتاج هیچ بیان و توضیحى نیست. نام علامه مجلسى چون آفتابى بر آسمان فقاهت و اجتهاد مى‌درخشد.
علامه مجلسى از جمله بزرگانى است که از جامعیت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، تاریخ، رجال و درایه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعۀ عظیم بحار الأنوار این نکته را بخوبى آشکار مى‌سازد.
این علوم در کنار علوم عقلى همچون فلسفه، منطق، ریاضیات، ادبیات، لغت، جغرافیا، طب، نجوم و علوم غریبه از او شخصیتى ممتاز و بى‌نظیر ساخته است.
نظرى گذرا به «کتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار این جامعیت را بخوبى نمایان مى‌سازد.
برخى علامۀ مجلسى را در طول تاریخ اسلامى از حیث جامعیت در علوم و فنون گوناگون بى‌نظیر دانسته‌اند.
علامه ریزبینى و نکته سنجى‌هاى بسیار زیبایى پیرامون روایات مشکل دارد. بیانهاى علامه در ذیل روایات و آیات قرآن بسیار دقیق و زیبا است و کمتر مى‌توان در آنها خطا و اشتباهى یافت.
علامه مجلسى، علاوه بر علومى چون روایات اهل بیت علیهم السلام در فقه نیز تبحرى بالا داشته، گرچه اکثر مجلدات فقهى بحار مجال پاکنویس شدن نیافته است.
  
شخصیت معنوى 

علماى دین نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مى‌آموزند، بلکه سیر و سلوک معنوى خویش را زیر نظر اساتید عارف بالله سپرى مى‌نمایند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سریعتر از آن مدارج معنوى و کمالات روحى را پیمود تا آنجا که مصداق واقعى «عالم ربّانى» گشت.
این ادعا با مرورى بر سجایاى اخلاقى ایشان کاملا روشن مى‌شود.
از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مى‌توان به این موارد اشاره نمود:
1 - یاد خداوند:
شاگرد گرانقدر او «سید نعمت اللّه جزائرى» در مورد استاد خود گفته است:علامه هیچگاه از یاد خدا غافل نبود و تمام اعمالش را با قصد قربت انجام مى‌داد.
2 - زیارت:
علامه به «زیارت» ائمۀ هدى علیهم السلام اهمیت فراوان مى‌داد و با وجود مشکلات آن زمان و امکانات بسیار ابتدایى براى مسافرت، چندین بار به زیارت ائمۀ عراق، بقیع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سکنى گزید.
او چند بار نیز به حج خانۀ خدا مشرف شد.
3 - توسل:
توجه خاص به توسل به معصومین علیهم السلام باعث گردید علامۀ مجلسى پیرامون ادعیه و زیارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بیاورد و بجز آن، چند کتاب مستقل نیز در موضوع ادعیه و زیارت تألیف نماید از جمله:
«زاد المعاد» که مرجعى مهم در کتب ادعیۀ متأخر است و«تحفة الزائر» و ترجمه‌هایى از زیارت جامعه کبیره و دعاى سمات و...
4 - زهد و پارسایى:
یک ویژگى بسیار مهم در زندگى این بزرگ مرد، زهد و پارسایى و ساده زیستى اوست. علامه در عهد صفوى مى‌زیست و شیخ الاسلام حکومت صفوى بود و در یک کلام، تمام امکانات دولت در اختیار او بود، اما با همۀ اینها زندگى شخصى علامه در نهایت زهد و سادگى سپرى مى‌شد.
5 - تواضع:
تواضع علامۀ مجلسى از دیگر خصائص اوست. علامه هیچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پایین بودن موقعیت یا سنّ‌ افراد نگاه نمى‌کرد.
او از سید على خان مدنى، شارح گرانقدر صحیفۀ سجادیه مطالب فراوانى در بحار آورده است و مى‌دانیم که سید على خان 15 سال کوچکتر از علامه بوده و از حیث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمى‌رسید.
خلاصه اینکه جمع شدن همۀ این خصائص روحى و کمالات معنوى با علم و دانش گستردۀ علامه، از او شخصیتى ممتاز ساخته بود که در تاریخ به دشوارى مثل و مانندى براى او پیدا مى‌شود.
  
اوضاع سیاسى 

علماى بزرگوار شیعه در طول تاریخ با وجود فشارها و محرومیت‌ها و اختناقهاى فراوان زحمات ارزنده‌اى کشیده و آثارى گرانبها به یادگار نهاده‌اند. آنان با خون دل خوردن‌ها و زحمات طاقت فرسا نهال تشیع را آبیارى نمودند و این میراث عظیم پیامبر صلى الله علیه و آله را به ما رساندند.
در این بین هر گاه اوضاع نسبتا مساعدى فراهم مى‌شد و فشارها بر علیه شیعیان کم مى‌شد شاهد شکوفایى بى‌نظیر فقها و علما و فیلسوفان شیعه هستیم.
از جملۀ این موقعیتها عصر شیخ مفید و شیخ طوسى را در حکومت آل بویه مى‌توان برشمرد. همچنین دورۀ صفویه و زمان علامۀ مجلسى شاهدى صادق بر این گفتار است.
علامۀ مجلسى با عنایت به انتساب شاهان صفویه به تشیع و اینکه آنان خود را منسوب به ائمه اطهار علیهم السلام مى‌دانستند بیشترین استفاده را در جنبه‌هاى مختلف نمود. تألیف بزرگترین دائرة المعارف حدیث شیعه در غیر چنین زمانى و با عدم امکانات اقتصادى بسیار دشوار مى‌نمود.
  
سالشمار 

علامه مجلسى در زمان شاه عباس اول که مردى با سیاست و با کفایت و در عین حال، مردى سنگدل و بى‌رحم بود متولد شد.
زمانیکه شاه صفى پس از او به حکومت رسید، عراق از قلمرو حکومت ایران جدا شد.
پس از شاه صفى، شاه عباس دوم که 9 سال داشت به حکومت رسید و در مجلس تاجگذارى او بود که علامه از او خواست شراب خوارى و فروش آن و برخى اعمال منکر دیگر ممنوع شود. او هم به توصیه‌هاى علامه عمل کرد، اما رفته رفته، او نیز چون دیگر شاهان آلودۀ شراب و... شد.
  
منزلت اجتماعى 

علامه مجلسى در میان مردم از نفوذ بى‌سابقه‌اى برخوردار بود. او با علم سرشار و نفوذ معنوى و بیان سحر انگیز خود مردم را از میخانه و قهوه‌خانه‌ها به مساجد کشاند و در عهد او مساجد از رونق خاصى برخوردار بودند. خصوصا در ماه مبارک رمضان و شبهاى قدر جمعیت بى‌سابقه‌اى به مساجد روى مى‌آوردند.
علامه در سلاطین صفوى هم نفوذ بالایى داشت. او که سیاستمدارى مقتدر بود، با تدبیر خویش در زمان سلاطین بى‌کفایت صفوى کشور را از حمله و تجاوز دشمنان حفظ‍‌ نمود. دقیقا پس از وفات علامه مجلسى بود که کشور دچار هرج و مرج شد و افغانها به ایران حمله کردند و حکومت صفویه را سرنگون نمودند. او با استفاده از اقتدار اجتماعى و سیاسى خویش بسیارى از نسخه‌هاى کمیاب کتب قدما را استنساخ کرد و میراث عظیمى از تشیع را از نابودى نجات داد.
  
مسلک علمى 

علامه مجلسى روشى معتدل ما بین اصولى و اخبارى داشت. او در عین اینکه محدثى بزرگ بود به علوم عقلى هم توجهى خاص داشت.
او از جمله بزرگانى است که علوم عقلى همچون فلسفه را خوانده و از اساتید این علوم محسوب مى‌گشت و در عین حال همه چیز را در منبع و سرچشمۀ وحى یافت و تمام همت خویش را به نشر روایات معصومین علیهم السلام اختصاص داد. تنها حساسیت علامه به انحرافات در دین بود. او که در زمان خویش شیوع صوفیگرى را مى‌دید دست به مبارزه‌اى قاطعانه با تصوف زد و در این مسیر با استعانت از اهل بیت علیهم السلام به پیروزى چشمگیرى نائل شد.
  
لقب «علامه» 

علامه، محمد باقر مجلسى این لقب پر افتخار را از بزرگانى همچون وحید بهبهانى، علامه بحر العلوم و شیخ اعظم انصارى اخذ کرده است. این بزرگان که هریک دریایى متلاطم از علوم و معارف اسلامى هستند با دیدن مقام و منزلت علامۀ مجلسى این لقب را در مورد او به کار بردند و به حق او علامۀ عصر خویش بود.
  
شیخ الاسلام اصفهان 

علامه مجلسى در سال 1098 از سوى شاه سلیمان صفوى به سمت شیخ الاسلامى اصفهان منسوب شد. شیخ الاسلام بالاترین و مهمترین منصب دینى و اجرایى در آن عصر بود.
او قاضى و حاکم در مشاجرات و دعاوى بود. تمام امور دینى زیر نظر مستقیم او انجام مى‌گشت و تمام وجوهات به محضر او فرستاده مى‌شد شیخ الاسلام سرپرستى درماندگان و ایتام و... را نیز برعهده داشت.
نکتۀ مهم در اینجا آن است که علامه این منصب را با اصرار و التماس شاه پذیرفت و در همان مجلس، شاه چند بار کلمۀ التماس را بر زبان آورد تا علامه راضى به پذیرفتن این منصب گردد.
علامه تا پایان عمر خویش عهده دار این وظیفۀ مهم بود.
  
اساتید 

متأسفانه با آنکه اطلاعات ما در مورد زندگى علامه مجلسى فراوان است، پیرامون اساتید او اطلاع کمى در دست داریم. البته مشایخ روایت علامه را مى‌شناسیم اما اینکه علامه محضر درسى چه کسانى را درک کرده مبهم است.
از جمله اساتید و مشایخ نقل علامه‌اند:
1 - پدرش محمد تقى مجلسى (متوفاى 1070 هجرى) که استاد علامه در علوم نقلى بوده است.
2 - مرحوم آقا حسین خوانسارى (متوفاى 1098 هجرى)، فرزند آقا جمال که استاد علامه در علوم عقلى بوده است.
این دو بزرگوار اساتید علامه هستند، اما مشایخ نقل او:
3 - مولا محمد صالح مازندرانى (متوفاى 1086 هجرى)
4 - ملا محسن فیض کاشانى (متوفاى 1091 هجرى)
5 - سید على خان مدنى صاحب شرح معروف بر صحیفۀ سجادیه علیه السلام (متوفاى 1120 هجرى)
6 - شیخ حرّ عاملى مؤلف کتاب وسائل الشیعه (متوفاى 1104 هجرى).
لازم به ذکر است که این دو تن علاوه بر اجازه‌هایى که به علامه داده‌اند از ایشان اجازه هم گرفته‌اند بنا بر این جزء شاگردان علامه نیز محسوب مى‌گردند.
  
شاگردان 

بیش از یکهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فیض علامۀ مجلسى استفاده نموده‌اند. علامۀ اجازهاى فراوانى نیز به شاگردان خویش داده است.
از جمله شاگردان علامه‌اند:
1 - سید نعمت اللّه جزائرى 2 - جعفر بن عبد اللّه کمره‌اى اصفهانى 3 - زین العابدین بن شیخ حرّ عاملى 4 - سلیمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى 5 - شیخ عبد الرزاق گیلانى 6 - عبد الرضا کاشانى 7 - محمد باقر بیابانکى 8 - میرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم ریاض العلماء 9 - سید على خان مدنى مؤلف گرانقدر ریاض السالکین (شرح صحیفه سجادیه علیه السلام) 10 - شیخ حرّ عاملى 11 - ملا سیما، محمد بن اسماعیل فسایى شیرازى 12 - محمد بن حسن، فاضل هندى و...
  
تألیفات 

علامه مجلسى عمرى بسیار پر برکت داشت. او در عمر 73 سالۀ خویش بیش از یکصد کتاب به زبان فارسى و عربى نوشت که تنها یک عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان دیگر مرآة العقول با 26 جلد.
حدود 40 کتاب نیز به ایشان نسبت داده شده است.
اولین تألیف علامه را کتاب الأوزان و المقادیر یا میزان المقادیر دانسته‌اند که در سال 1063 تألیف شده. آخرین تألیف ایشان هم کتاب حق الیقین است مربوط‍‌ به سال 1109 هجرى، یعنى یک سال قبل از وفات ایشان.
برخى کتب علامه عبارتند از:
1 - بحار الأنوار، که یک مجموعۀ بزرگ روایى و تاریخى است و در ضمن آن تفسیر بسیارى از آیات قرآن کریم هم آمده است.
2 - مرآة العقول، شرح کافى ثقة الاسلام کلینى است در 26 جلد.
3 - ملاذ الأخیار، شرح تهذیب شیخ طوسى است در 16 جلد.
4 - الفرائد الطریفة، شرح صحیفۀ سجادیه علیه السلام است.
5 - شرح أربعین حدیث، که از بهترین کتب در این موضوع مى‌باشد.
6 - حق الیقین، در اعتقادات است و به زبان فارسى نوشته شده. علامه چندین کتاب کلامى دیگر نیز دارد.
7 - زاد المعاد، در اعمال و ادعیۀ ماهها (فارسى)
8 - تحفة الزائر، در زیارات (فارسى)
9 - عین الحیاة، شامل مواعظ‍‌ و حکم برگرفته از آیات و روایات معصومین علیهم السلام (فارسى)
10 - صراط‍‌ النجاة
11 - حلیة المتقین، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى (فارسى)
12 - حیاة القلوب در تاریخ پیامبران و ائمه علیهم السلام در سه جلد (فارسى)
13 - مشکاة الأنوار، که مختصر حیات القلوب است (فارسى)
14 - جلاء العیون در تاریخ و مصائب اهل بیت علیهم السلام (فارسى)
15 - توقیعات امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشریف همراه با ترجمۀ آنها.
16 - کتب فراوانى بعنوان ترجمۀ احادیث خاص مانند ترجمۀ توحید مفضل و...
17 - کتبى در موضوع ترجمۀ ادعیه و زیارات همچون زیارت جامعۀ کبیره و دعاى سمات و...
18 - رساله‌هاى فراوان فقهى که به جهت اختصار از آنها نام نمى‌بریم کتابهایى نیز در موضوعات مختلف از قبیل تفسیر، رجال، تراجم و... از علامه به یادگار مانده است.
نکتۀ قابل توجه در آثار علامه مجلسى آن است که ایشان اکثر عناوین کتبش را کتابهاى فارسى تشکیل مى‌دهد و این نکته توجه علامه را به هدایت جامعۀ خویش که فارسى زبان بودند بخوبى نشان مى‌دهد. (گرچه کتب عمده و منبع، همچون بحار الأنوار و مرآة العقول عربى هستند).
  
وفات 

چراغ عمر علامۀ مجلسى پس از 73 سال نور افشانى در شب 27 رمضان سال 1110 هجرى در شهر اصفهان خاموش گشت و جهان از فیض وجود این عالم گرانمایه محروم شد.
علامه هنگام مرگ کارهاى نیمه تمامى داشت که موفق به اتمام آنها نشد از قبیل تکمیل بحار الأنوار، نوشتن مستدرک البحار و... گرچه پس از ایشان شاگردان و ادامه دهندگان این راه پر فروغ خدمات ارزشمندى ارائه نمودند، اما جاى خالى یک عالم فرزانه را هیچکس و هیچ چیز پر نمى‌کن

معرفی بخش مرجع کتابخانه آیت الله احمدی

بخش مرجع

منابع این بخش امانت داده نمی­شود و منحصراً در کتابخانه مورد مطالعه قرار می­گیرند. این بخش بصورت قفسه باز اداره می­شود. .در مورد کتابهای مرجع فارسی و عربی "حرف میم " و در مورد کتابهای مرجع انگلیسی "حرف R" در بالای شماره راهنما جهت دسترسی بهتر نشان دهنده    کتاب­های مرجع است و کاربر برای مطالعه آن باید به تالار مرجع مراجعه کند.

شرح وظایف بخش مرجع:

1- پی­گیری کتابشناسی­ها و منابع مختلف جهت آگاهی از منابع مرجع منتشره

2- همکاری با بخش مجموعه سازی جهت تهیه و سفارش منابع مرجع

3- پاسخگویی به سوالات مراجعان

4- آموزش مراجعات در استفاده از منابع مرجع

انواع منابع مرجعی که در این بخش موجود می­باشد می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

o       سرگذشت نامه ها

o       واژه نامه ها

o       دایره المعارف  ها

o       فرهنگ های لغات

o       اطلس ها

o       کتابهای نفیس

سرگذشت ابوریحان بیرونی

 ابوریحان محمد بن احمد بیرونی متولد ۱۴ شهریور سال ۳۵۲ هجری شمسی در روستای کوچکی به نام بیرون در منطقه خوارزم بود. خوارزم در آن زمان در قلمرو سامانیان قرار داشت.
بیرونی دانشمند و همه چیزدان قرن چهار و پنج در علوم مختلفی از جمله ریاضی، ستاره شناسی، تقویم شناسی، انسان شناسی، هند شناسی، تاریخ نگاری، گاه نگاری و طبیعت شناسی تبحر داشت. ابرویحان بیرونی را پدر علوم انسان‌شناسی و هند شناسی می‌دانند. ابوریحان بیرونی به زبان‌های خوارزمی، فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و با زبان‌های یونانی باستان، عبری توراتی و سُریانی آشنایی داشت.
ابوریحان بیرونی سال‌های اول زندگی را در خوارزم به تحصیل علوم مختلف مشغول بود تا آن گاه که تصمیم به مسافرت گرفت. بیرونی نزد ابونصر منصور علم می‌آموخت و در هفده سالگی از حلقه‌ای که نیم درجه به نیم درجه مدرج شده بود، استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصف النهار را در منطقه کاث رصد کند و بدین ترتیب عرض جغرافیایی زمینی آن را استنتاج نمود. بیرونی چند سالی را در شهر قدیمی جرجان و نزد شمس المعالی قابوس وشمگیر حضور داشت و کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه را که از مهم‌ترین آثار باقی‌مانده از تمدن‌اسلامی است را در سال ۳۹۰ هجری قمری به‌نام قابوس تألیف کرد. الباقیه از گاه شماری و جشن‌های ملل مختلف سخن می‌گوید. ابوریحان بیرونی مجدد در سال ۳۹۳ هجری قمری به گرگان رفت، در شرایطی که شهر در تبعید سیاسی بود دو خسوف را رصد کرد.

ابوریحان بیرونی پس از ده سال دوباره به خوارزم بازگشت و در دربار ابوالعباس مامون ابن مامون خوارزمشاه که مردی دانشمند بود وارد شد. ابوالعباس که داماد سلطان محمود غزنوی بود، به خوارزم لشکر کشید و پس از فتح آن، ابوریحان بیرونی را نیز با خود به غزنین برد. ابوریحان بیرونی با لشکر کشی‌های سلطان محمود به هندوستان توانست با بسیاری از دانشمندان و حکیمان هند آشنا شده و زبان سانسکریت را بیاموزد. حاصل سفر به هندوستان کتاب " تحقیق ما للهند من مقوله مقبوله فی العقل أو مرذوله " و ترجمه چند کتاب از زبان سانسکریت به عربی است.
پس از سلطان محمود، بهترین سال‌های زندگی ابوریحان بیرونی سال‌هایی است که در دربار سلطان مسعود می‌زیست. ابوریحان در این مدت کتاب "قانون مسعودی" را به نام سلطان مسعود نوشت.
ابوریحان بیرونی با دانشمندانی چون ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن هیثم و ابوعُبید جوزانی هم عصر بود.

آثار ابوریحان بیرونی

  • تحقیق ما للهند من مقوله مقبوله فی العقل أو مرذوله: ابوریحان بیرونی در این کتاب، مذهب و عادات و رسوم هندوان و نیز گزارشی از سفر به هند را ارائه کرده است.
  • قانون مسعودی: ابوریحان بیرونی این کتاب را در زمینه نجوم اسلامی نوشته است که شامل ۱۱ بخش مربوط به مثلثات کروی و نیز زمین و ابعاد آن و خورشید و ماه و سیارات است.
  • التفهیم لاوایل صناعت التنجیم: بیرونی این کتاب را نیز با موضوع نجوم و به زبان فارسی نوشته است. التفهمیم تا قرن‌ها به عنوان کتاب آموزش ریاضیات و نجوم تدریس می‌شد.
  • الجماهر فی معرفه الجواهر: ابوریحان بیرونی این کتاب را به نام ابوالفتح مودود بن مسعود، که پس ازشکست دادن عمویش سلطان محمد غزنوی به تخت نشست، تالیف کرد. موضوع کتاب الجماهر معرفی مواد معدنی و مخصوصاً جواهرات مختلف است. ابوریحان بیرونی در این کتاب نظریات ارسطو و اسحاق الکندی را درباره حدود سیصد نوع ماده معدنی بیان کرده است.
  • اصیدنه فی الطب: این کتاب درباره مواد شیمیایی و خواص و طرز تهیه آنها نوشته شده است.
  • آثار الباقیه عن القرون الخالیه: (اثرهای مانده از قرن‌های گذشته) ابوریحان در این کتاب مبدا تاریخ‌ها و گاه شماری اقوام مختلف را مورد بحث و بررسی قرار داده است. از جمله این اقوام، ایرانی‌ها، یونانی‌ها، یهودی‌ها، مسیحی‌ها و عرب‌های زمان جاهلیت و عرب‌های مسلمان نام برده و درباره اعیاد هر یک سخن گفته است.
  • قره الزیجات: این کتاب مرجعی است که استفاده کننده با کمک آن می‌تواند همه مسائل نجومی زمان خود را حل کند و مباحث آن شامل قواعد تقویم نگاری، طول روز، تعیین «خداوندگار» احکامی سال و ماه روز و ساعت؛ مکان متوسط و مکان واقعی خورشید و ماه و سیارات، ساعت روز، عرض جغرافیایی محل، خسوف و کسوف، و شرایط رویت برای ماه و سیارات است.
  • تمهید المستقر تحقیق معنی الممر: ابوریحان بیرونی در این کتاب به توصیف پدیده‌های احکامی مختلفی که لفظ ممر (گذر یا عبور) بر آنها اطلاق می‌شد، اختصاص دارد. وقتی می‌گوییم سیاره‌ای از سیاره دیگر عبور می‌کند، منظور این است که از لحاظ طول سماوی یا عرض سماوی یا فاصله نسبی تا زمین از آن می‌گذرد.
  • فی استیعاب الوجوه الممکنه فی صفعه الاسطرلاب: ابوریحان بیرونی این کتاب را در موضوع اسطرلاب‌ها نوشته است.
  • حکایه الاله المسماه السدس الفخر
  • تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن
  • مقاله فی النسب التی بین الفلزات و الجواهر فی الحیم: این کتاب در مورد چگالی است.
  • افراد المقال فی امر الظلال: این کتاب در مورد سایه‌ها است.
  • استخراج الاوتار فی الدائره: این کتاب در خصوص وترها است.
  • پاتنجلی: کتابی در زمینه پزشکی سنتی هند است که توسط ابوریحان بیرونی به عربی ترجمه شده است.
  • مقبره ابوریحان بیرونی کجاست؟

    ابوریحان بیرونی در ۲۲ آذر ۴۲۷ هجری شمسی در غزنین (شرق افغانستان کنونی) و در سن ۷۵ سالگی درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. مقبره ابوریحان بیرونی یکی از غریب‌ترین مزارهای دانشمندان درگذشته و فراموش شده این دیار است که توجه زیادی به آن نمی‌شود.

کتابشناسی شهید دکتر محمدجواد باهنر


شهید دکتر محمدجواد باهنر
شهید دکتر محمدجواد باهنر
 محمدجواد باهنر سال 1312 در کرمان متولد شد. 
وی از یازده سالگی در حوزه علمیه و به موازات آن در مدارس جدید تحصیل کرد و سال 1332 برای ادامه تحصیلات در علوم دینی به قم رفت. 
محمدجواد باهنر در قم تحصیلات دبیرستانی را نیز ادامه داد و در سال 1337 به دانشکده الهیات دانشگاه تهران راه یافت. نتیجه این دوره تحصیلی دکتری الهیات و همچنین کارشناسی ارشد علوم تربیتی در دانشگاه تهران شد.
وی پس از آنکه نهضت اسلامی در سال 1342 به رهبری امام خمینی(ره) آغاز شد، در مسیر این نهضت به تبلیغ و مبارزه پرداخت و در آموزش مبارزان جوان و ترویج اندیشه‌های متعلق به نهضت در میان توده مردم، نقش فعالی ایفا کرد. 
محمدجواد باهنر تا سال 1357 علاوه بر فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی همراه یاران روحانی و غیرروحانی همفکر خود به تأسیس مؤسسات آموزشی و کانون‌های تبلیغ در تهران اقدام کرد و توانست با همکاری آیت‌الله سید محمد حسینی‌بهشتی برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های دینی مدارس را در وزارت آمورش و پرورش برعهده گیرد. 
وی در روزهای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی همراه محمدعلی رجایی، مأمور بازگشایی مدارس و تطبیق وضع آموزش و پرورش با مقتضیات انقلاب شد. 
محمدجواد باهنر در صحنه‌ها‌ی مختلف انقلاب اسلامی فعالانه حضور داشت؛ به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد، در مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی مردم کرمان شرکت کرد، در تشکیل نهضت سوادآموزی و نیز در بنیان‌گذاری فعالیت‌های موسوم به «امور تربیتی» (با همکاری محمدعلی رجایی) سهم بسزایی داشت و در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران شد. 
وی مهر سال 1359 و در دولت محمدعلی رجایی، وزیر آموزش و پرورش و در 15 مرداد سال 1360 نخست وزیر شد. اما دشمنان انقلاب اسلامی در هشتم شهریور 1360 او را به همراه یار قدیمی‌اش محمدعلی رجایی، در انفجار دفتر نخست‌وزیری به شهادت رساندند. 
آثار قلمی محمدجواد باهنر متعدد است که مهم‌ترین آن‌ها: یک دوره تعلیمات دینی برای سال‌های دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی؛ یک دوره تعلیمات دینی برای سال‌های اول، دوم و سوم راهنمایی و دبیرستان؛ شناخت اسلام؛ یک دوره درس‌هایی از قرآن مجید با ترجمه و شرح فارسی برای سال‌های سوم تا ششم دبیرستان؛ یک دوره درس قرآن برای سال‌های اول و دوم و سوم راهنمایی؛ تربیت و تعلیم دینی و روش تدریس قرآن و مسائل دینی برای سال اول تربیت معلم دوره راهنمایی و تربیت معلم یک ساله و دانشسرای مقدماتی روستایی و عشایری؛ تعلیمات دینی و روش تدریس آن برای دانشکده مکاتبه‌ای؛ خداشناسی و ‌مقاله جهان در عصر بعثت هستند.
پس از شهادت محمدجواد باهنر بسیاری از مقالات و سخنرانی‌‌های وی در قالب کتاب‌های «انسان و خودسازی»، «گفتارهای تربیتی»، «فرهنگ انقلاب اسلامی»، «اسلام برای نوجوانان»، «مواضع ما در ولایت و رهبری» و «گذرگاه‌های الحاد» از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده‌اند.
مهم‌ترین کتاب‌هایی که تاکنون درباره شهید حجت‌الاسلام دکترمحمدجواد باهنر منتشر شده‌، عبارتند از:
ـ چهار گفتار از دو شهید / محمد حسینی‌بهشتی و محمدجواد باهنر / معراج (قم) / 1360.
ـ آم‍وزگ‍اران‌ ن‍ور (ب‍ه‌ ی‍اد دو م‍ع‍ل‍م‌ ش‍ه‍ی‍د و دو آم‍وزگ‍ار ن‍ور، رج‍ای‍ی‌ و ب‍اه‍ن‍ر ) / ع‍روه‌ ال‍وث‍ق‍ی‌ (ن‍ش‍ری‍ه‌ دان‍ش‌آم‍وزان‌ و ج‍وان‍ان‌ ح‍زب‌ ج‍م‍ه‍وری‌ اس‍لام‍ی‌) / 1361.
ـ ف‍روغ‌ ان‍دی‍ش‍ه (م‍ج‍م‍وع‍ه‌ س‍خ‍ن‍رانی‌ه‍ا، م‍ص‍اح‍ب‍ه‌ه‍ا و ب‍رن‍ام‍ه‌ دول‍ت‌)/ ت‍ه‍ی‍ه‌ و ج‍م‍ع‌آوری‌ م‍رک‍ز م‍دارک‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌ / وزارت ارشاد اسلامی / 1362.
ـ یاران امام به روایت اسناد ساواک (کتاب 15: ش‍ه‍ی‍د راه‌ دان‍ش‌ و ف‍ره‍ن‍گ،‌ دک‍ت‍ر م‍ح‍م‍دج‍واد ب‍اه‍ن‍ر) / م‍رک‍ز ب‍ررس‍ی‌ اس‍ن‍اد ت‍اری‍خ‍ی‌ وزارت‌ اطلاع‍ات‌ / دف‍ت‍ر ن‍ش‍ر ف‍ره‍ن‍گ‌ اس‍لام‍ی‌ / 1379. 
ـ بی‌مرگ، مثل صنوبر / ابوالقاسم حسینجانی / سازمان تبلیغات اسلامی، شورای هماهنگی / 1375.
ـ شهید باهنر در قلمرو اندیشه و رفتار / حمیدرضا علوی / دفتر نشر فرهنگ اسلامی / 1381.
ـ شهید دکتر محمدجواد باهنر (مبارزات، مواضع و دیدگاه‌ها) / مرتضی نعمتی زرگران / مرکز اسناد انقلاب اسلامی / 1384.
ـ آن‌ س‍وی‌ ش‍ب‌ (زن‍دگ‍ی‌ن‍ام‍ه‌ داس‍ت‍ان‍ی‌ ش‍ه‍ی‍د دک‍ت‍ر م‍ح‍م‍دج‍واد ب‍اه‍ن‍ر)/ داوود ب‍خ‍ت‍ی‍اری‌دان‍ش‍ور / نشر شاهد / 1385.
ـ شاهد یاران (شماره 10: یادمان شهدای دولت جمهوری اسلامی ایران) / نشر شاهد / 1385.

ـ کتابشناسی شهید دکتر محمدجواد باهنر / رضا دیبا و شهرام اصغرنیا / نشر شاهد / 1387.

معرفی دکتر علی شریعتی

 زندگینامه دکتر شریعتی در ادامه...

در یکی از روزهای سال 1312 در خانواده محمد تقی شریعتی مرد دین و خدا، آموزگاری خردمند و انسانی پارسا و کوشا نوزادی چشم به جهان گشود. پدرش با ارادت خاصی که به پیشوای  بزرگ شیعیان و ابرمرد دنیای اسلام داشت، او را" علی" نام نهاد. علی شریعتی دوران کودکی را پشت سر گذاشت و راهی دبستان شد. علی شریعتی شش سال بعد به دبیرستان فردوسی رفت و سپس دانشسرای مقدماتی را در مشهد به پایان برد. همه آنهائی که علی شریعتی را از نزدیک میشناختند بدین واقعیت اعتراف دارند که میان علی جوان 19 ساله با دیگر جوانان هم سن و سالش تفاوتی قابل درک وجود داشت.
 

علی شریعتی

زندگینامه دکتر علی شریعتی   عکس

بیوگرافی دکتر علی شریعتی

علی شریعتی بر خلاف دیگر جوانان علم و آگاهیش به آموخته هایش در دوره دبیرستان و دانشسرا محدود نمی شد، وی با شوقی بسیار در محضر پدر فاضلش به کسب علم واقعی پرداخته و در آن سن وسال به آگاهی های چشمگیر دست یافته بود که تحصیلات درسی اش اعتبار چندانی در برابر آن آموخته ها نداشت.
سال 1335 سالی است که با آن مرحله خاصی در زندگی علی شریعتی آغاز می شود. در این سال علی همسری برمی گزیند و با یکی از همکلاسان خود بنام، پوران شریعت رضوی ازدواج می کند. علی شریعتی ازآن تاریخ با بهره مند بودن از صمیمیت فداکاری، گذشت و جنبه های انسانی همسرش، دغدغه خاطری از بابت زندگی خانوادگی نداشت تا جائی که عمده بارمسئولیت زندگی بر دوش همسر فداکارش بود.
علی شریعتی در طول مدت تحصیل در دانشکده ادبیات با علاقه ای خاص به کار تحقیق و پژوهش در زمینه های مختلف پرداخت و دست به انتشار آثاری چون، ترجمه ابوذرغفاری، ترجمه نیایش اثرالکسیس کارل و یک رشته مقاله های تحقیقی در این زمینه همت گماشت. این همه معرف خصوصیات روحی و جهت فکری ودقت و ارزش کارهای تحقیقاتی جوانی بود که هیچگاه از تفکر، خلق و آفرینش بازنایستاد.


زندگینامه دکتر علی شریعتی   عکس


سفر به دیارغرب:
علی شریعتی در سال 1337 پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی چون شاگرد اول رشته شده بود، برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد.
او جزء معدود دانشجویانی بود که بجا و به موقع برای ادامه تحصیل و برخورداری از امکانات وسیع علمی روانه غرب شدند.
علی شریعتی که اندوخته ای به نسبت وسیع از فرهنگ ملی و اسلامی در حد یک انسان با تجربه و صاحب نظر با دنیای پرتلاطم و اقیانوس بیکران فرهنگ غرب برخورد نمود و با قدرت لازم توفیق آن یافت را تا به یاری بینش وسیع و موشکافش آنچه را که نمی دانست بیاموزد و بضاعت و شناخت علمی خود را درزمینه های مختلفی چون، جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ ، تاریخ و فرهنگ اسلامی و بسیاری زمینه های دیگرغنی سازد و با برخورداری از محضراستادانی صاحب مکتب و متفکرانی آزاد اندیش پا ازحریم تحصیلات کلاسیک دانشگاهی بیرون نهاد و قدرت اندیشه اش را تعالی بخشید.

بازگشت به وطن
دکترعلی شریعتی پس از بازگشت به ایران مستقیماً به زندان رفت و بعد از چند ماه به خراسان زادگاه خویش رفت جایی که جمع فراوانی از دوستان و پیروان مکتب پدر ارجمند او، انتظارش را می کشیدند. دکتر علی شریعتی به دانشگاه مشهد پیوست و شوق وشوری ناگفتنی در بین دانشجویان بوجود آورد.

دوران سکوت و زندان
دکتر علی شریعتی با تلاش خستگی ناپذیر شب ها تا صبح سرگرم خواندن  و نوشتن بود و روزها بعد از مدت کمی استراحت به سخن گفتن می پرداخت.
هر چه بیشتر می نوشت و بیشتر می گفت اقبال مردم و جامعه به او بیشتر می شد و در عوض دشمنان دین و ملت را به هراس می انداخت . به همین دلیل کار استادی و آموزشی اش در دانشگاه مشهد پایان دادند و بعنوان عنصر نامطلوب از تدریس او جلوگیری به عمل آوردند.
زمانی بعد از ادامه سخنرانیهای دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آوردند و کمی بعد حسینیه ارشاد را تعطیل ساختند تا دیگر مردم امیدی به شنیدن سخنان دکتر شریعتی نداشته باشند.
دکتر علی شریعتی که دور از مردم بودن و در خاموشی بسر بردن برایش زجری بزرگ بود، با تمام این ناراحتی ها ساخت و خود را با نوشتن هر چه بیشتر مشغول داشت، ولی بداندیشان ودشمنان مردم را این همه بس نبود و سرانجام در مهر ماه سال 1353 بزندانش افکندند و مدت 18 ماه او را در سلولی کم نور و تنها قرار دادند.

رهائی و مرگ
دکتر علی شریعتی در 25 اردیبهشت ماه 1356 تهران را به سوی اروپا ترک گفت به این امید که به زودی با پیوستن همسر و فرزندانش ،  به او دوران جدیدی از زندگیش را آغاز کند و بتواند به خلق آثاری بیشتر، قوی تر و روشنگرتر بپردازد.
سرانجام روز یکشنبه 29 خرداد ماه 1356 فرا رسید. در آن روز دوستان دکترعلی شریعتی ضمن آنکه شاهد سیمای آرام و لبخند صمیمی و همیشگی او بودند، به خوبی احساس می کردند که نوعی شادی توام با انتظار و تشویش وجود آن مرد بزرگ را در بر گرفته است.

علی آن روز در انتظار آن بود تا از همسر و سه فرزندش استقبال کند. از چند روز پیش به او خبر داده بودند که خانواده اش در آنروز به لندن وارد خواهند شد. زمان انتظار به سر رسید. هواپیما در فرودگاه لندن به زمین نشست و شریعتی کمی بعد خود را تنها در برابر دو دختر سیزده و چهارده ساله اش یافت که تنها بدون مادر و فرزند کوچک خانواده آمده بودند. همسر و فرزند کوچک دکتر شریعتی اجازه خروج از فرودگاه را نیافتند وبه عنوان گروگان در ایران نگاه داشته شدند.

علی رطوبت بازمانده از اشکهای فشانده بر گونه های فرزندان دلبندش را در هنگام بوسیدن آنها احساس کرد . و سرانجام در 29 خرداد 1356 دکتر شریعتی به طرز مرموزی دیده از جهان فرو بست و چراغ پر فروغ زندگی پربارش درزمانی که می رفت تا از آن پس در اوج پختگی و توانائی فکری و عملی سالیان دراز به خلق آثار شگرف بپردازد و به ملت و سرزمین و فرهنگ خویش صادقانه خدمت کند، خاموش گشت و یاران وفادارش را در غم ازدست دادن عزیزی چون او سوگوار ساخت.

معرفی زکریای رازی

ابوبکر محمّد بن زَکَریا رازی (۲۵۱ ه‍. ق – ۳۱۳ ه‍.ق معادل ۲۴۳−۳۰۴ ه‍.ش) همه‌چیزدان، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی است. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته‌است و به‌عنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)و نفت سفیدمشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهان‌شناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.

به‌گفتهٔ جرج سارتن، (پدر علم تاریخ ) رازی «بزرگترین پزشک ایران و جهان اسلام در زمان سده‌های میانه بود». پرویز اذکایی و جوئل کریمر در کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه رازی را شخصیتی دانسته‌اند که بر قلهٔ انسان‌گرایی ایرانی ایستاده‌است.به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروساز نام‌گذاری شده‌است.

سرگذشت[ویرایش]

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. هر چند ابوبکر نام است و به عنوان کنیه استفاده نمی‌شود. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریا رازی خوانده‌اند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی و ۲۴۴ شمسی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموخته‌است. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی‌شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

رازی در سال ۳۱۳ (قمری) (۳۰۴ شمسی) در ری درگذشت. مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته مانده‌است.

آثار

 فهرست آثار محمد زکریای رازی

درمورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده‌است: ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد. محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مولفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریا رازی» نوشته‌است که در سال ۱۳۳۹ به‌وسیلهٔ انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده‌است؛ در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده‌است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده‌است.

الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و …