ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
معرفی کتاب " امیر
گل ها "
شرحی مختصر از زندگی، شخصیت و آراء و سیره حضرت علی(ع) با استناد به آیات و روایات در این اثر ارائه شده است. در فصل اول شمایل ظاهری حضرت علی و رفتار او در خفتن، خندیدن، خوردن، نوشیدن، آراستگی ظاهری، بهداشت، پاکدامنی، شکیبایی و مدیریت ارائه شده، سپس مجموعهای از فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی، عبادی، سیاسی و شرکت آن حضرت در امور اجتماعی و امور خیریه ارائه شده است. سیره حضرت علی و جلوههای اندیشههای آن حضرت درباره خدا، طبیعت، حیوانات و همزیستی و روابط اجتماعی در فصلهای بعدی بحث شده است.
معرفی کتاب "جانستان کابلستان"
معرفی کتاب" فصل پنجم سکوت" برای نوجوانان
مرتضی پسر هفده ساله و ملقب به «مرتضی گاری» است که در جنوب شهر در منطقه فقیرنشین به اتفاق پدر و مادرش زندگی میکند. پدر و مادر نسبت به تحصیل وی بیتفاوت هستند و مرتضی در کلاس چهارم مشغول به تحصیل است. او بیشتر اوقات خود را به همراه دوستانش به خوشگذرانی، فوتبال، خلافهای کوچک و... میگذراند. روزی به طور اتفاقی «فرشته»، دختر نوجوان محلّه را میبیند و او را ناخواسته تعقیب میکند. فرشته به بازار و سینما سر میزند. در فرصتی، مرتضی فرشته را از وجود موتورسواری که در تعقیب وی است مطلع میکند و باعث فرار فرشته میشود. مأموران رژیم شاه مرتضی را دستگیر میکنند، بیآنکه بداند موضوع چیست؟ او مورد بازجویی قرار میگیرد و کمکم به اسرار مهم فعالیت سیاسی فرشته پی میبرد .
معرفی کتاب " دشت بان "
در آخرین روزهای تابستان، خانواده ناصر (راوی داستان) در تب و تاب باز شدن مدرسه هستند. پدر ناصر، دشتبان است و در باغی، در کنار رود الوند (در نزدیکی قصر شیرین) زندگی میکند. جنگ به آنها هجوم میآورد و به یکباره کوچ مردم شهر و روستا آغاز میشود. ناصر و خانوادهاش نیز به ناچار همراه میشوند. مردم شهر پیاده از پیش روی دشمن میگریزند. اما صبح روز بعد دشمن جاده را میبندد و شکار آغاز میشود. ناصر و خانوادهاش به یکی از درههای اطراف میگریزند و در غاری مستقر میشوند. پدر ناصر، برای کمک به مردم شهر میرود و ناصر، گلنار (خواهر)، مادر و پدربزرگ میمانند. پس از چند روز پدر زخم خورده باز میگردد. دشتبان همچنان که روایتگر مبارزه این خانواده است، از سوی دیگر جابهجا عشق مردم به هم را به تصویر میکشد. داستان ماجراهای مختلفی را بازگو میکند. زمستان سر میرسد و آنها مجبورند با طبیعت خشمگین هم مبارزه کنند .