کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد
کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

معرفی شاعران پر آوازه ایران: فردوسی

ابوالقاسم فردوسی طوسی (۳۲۹ هجری قمری – ۴۱۶ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.

پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی است. فردوسی شاهنامه را در ۳۸۴ ه‍.ق، سه سال پیش از برتخت‌نشستن محمود، به‌پایان برد و در ۲۵ اسفند ۴۰۰ ه‍.ق برابر با ۸ مارس ۱۰۱۰ م، در هفتاد و یک سالگی، تحریر دوم را به انجام رساند.

 سروده‌های دیگری نیز به فردوسی منتسب شده‌اند، که بیشترشان بی‌پایه هستند. نامورترین آن‌ها به صورت مثنوی به نام یوسف و زلیخا است. سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده، هجونامه‌ای در نکوهش سلطان محمود غزنوی است. برابر کتابشناسی فردوسی و شاهنامه، گردآوری ایرج افشار، با به‌شمارآوردن سروده‌های منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا سال ۱۳۸۵، تعداد ۵۹۴۲ اثر گوناگون در این سال‌ها نوشته شده‌است.

فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری کرد. شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشهٔ ایرانی آماده ساختند و فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همهٔ آنانی است که در سده‌های سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند و او با بهره‌گیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد. 


در نگاهی کلی دربارهٔ دانش و آموخته‌های فردوسی می‌توان گفت او زبان عربی می‌دانست، اما در نثر و نظم عرب چیرگی نداشت. در «پیشگفتار بایسنقری» نام فردوسی با «حکیم» همراه است، که از دید برخی اشاره به حکمت خسروانی دارد. فردوسی در شاهنامه، فرهنگ ایران پیش از اسلام را با فرهنگ ایران پس از اسلام پیوند داده‌است. از شاهنامه برمی‌آید که فردوسی از آیین‌های ایران باستان مانند زروانی، مهرپرستی و مزدیسنا اثر پذیرفته، هرچند برخی پژوهشگران سرچشمهٔ این اثرپذیری‌ها را منابع کار فردوسی می‌دانند، که او به آن‌ها بسیار وفادار بوده‌است. همچنین، وی به‌سبب خاستگاه دهقانی، با فرهنگ و آیین‌های باستانی ایران آشنایی داشت و پس از آن نیز بر دامنهٔ این آگاهی‌ها افزود، به‌گونه‌ای‌که این دانسته‌ها، جهان‌بینی شعری او را بنیان ریخت. آنچه که فردوسی به آن می‌پرداخت، جدای از جنبهٔ شعری، دانشورانه نیز بود؛ او افسانه ننوشت. فردوسی خرد را سرچشمه و سرمایهٔ تمام خوبی‌ها می‌داند. او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمی‌شناسد و از این راه به نیک‌بختی این جهان و رستگاری آن جهان می‌رسد. فردوسی با ریزبینی، منابع خود — که بیشترینِ آن‌ها شاهنامهٔ ابومنصوری بود — را بررسی می‌کرد. او توانست از میان انبوه دانسته‌هایی که در دسترس داشت، مطالبی را گزیده و گردآوری کند که در یاد ایرانیان، ترکان و هندیان زنده بماند.


اینفوگرافی: سوم خرداد


شهر من! ای شهر پر آوای درد / ای نشان پایداری در نبرد!
زیر هر گامی شقایق کاشتیم / تا که این پرچم فرا افراشتیم


(سالروز فتح خرمشهر سرافراز مبارک باد)


طراحی از الهام خلیلیان کتابدار کتابخانه 

معرفی شاعران پر آوازه ایران:خیام

 

خیام,عمر خیام

چکیده ای از زندگینامه خیام نیشابوری:

نام کامل: غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری

زمینه فعالیت: ریاضیات، اخترشناسی، شعر

فلسفه، دین، تاریخ،گاه‌شماری، موسیقی

تولد: 28 اردیبهشت سال 427 در نیشابور

درگذشت: 12 آذر سال 510 در نیشابور

محل زندگی: حیره، نیشابور

ملیت: ایرانی

در زمان حکومت: سلجوقیان

 

زندگینامه خیام نیشابوری

نام حکیم یا دانشمند عمرخیام نیشابوری به شکل کامل غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری) در 28 اردیبهشت 439 هجری در نیشابور متولد شد. همه چیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستاره شناس و شاعر رباعی سرای ایرانی و بزرگترین دانشمند قرن پنجم در دوره ی سلجوقی بود.

 

خیام در زمان خود دارای مقام و شهرت بسیار بود و معاصران او همه وی را به لقب های بزرگی مانند امام، فیلسوف و حجة‌ الحق ستوده اند. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست، ولی آوازه ی او مدیون نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. با وجود آنکه رباعیات خیام به بیشتر زبان های زنده برگردان شده، آوازه ی وی در غرب بیشتر مدیون ترجمه ی رباعیات او توسط ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی است.

 

او از بزرگترین دانشمندان عصر خود به حساب می آمد و دارای هوشی فوق العاده بوده و حافظه ای نیرومند و قوی داشت.

 

خیام در زادگاه خود علوم رایج آن دوران مانند فلسفه و ریاضیات را آموخت. عده ای از مورخان او را شاگرد ابن سینا  می دانند. اما از نظر زمانی تناقض های زیادی در این ادعا وجود دارد او از شاگردان امام موفق نیشابوری بود. خیام پس از تحصیل علوم فلسفه، ستاره شناسی و حدیث و تفسیر در سال 561 هجری به سمرقند نقل مکان کرد و اولین کتاب جبر خود را زیر نظر قاضی القضات سمرقند تالیف نمود.

 

خیام در دوران جوانی به فراگیری علم و دانش پرداخت به طوری که در فلسفه، نجوم و ریاضی به مقامات بلندی رسید و در علم طب نیز مهارت داشت به طوری که گفته شده او سلطان سنجر را که در زمان کودکی به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه کرده است.

 

شهرت خیام گرچه بیشتر به شاعری است اما در واقع خیام فیلسوف و ریاضیدانی بود که به آثار ابوعلی سیناپرداخت و یکی از خطبه های معروف او را در باب یکتایی خداوند به فارسی ترجمه کرد. اولین اشاره ای که به شعر خیام شده، 100 سال پس از مرگ اوست.

 

او به دو زبان فارسی و عربی هم شعر می سرود و در علوم مختلف کتاب های با ارزشی نوشته است.

 

در زمان حیات خیام حوادث مهمی به وقوع پیوست از جمله جنگ های صلیبی، سقوط دولت آل بویه، قیام دولت آل سلجوقی. خیام بیشتر عمر خود را در شهر نیشابور گذراند و در طی دوران حیات خود فقط دو بار از نیشابور خارج شد. سفر اول برای انجام دادن مراسم حج و سفر دوم به شهر ری و بخارا بوده است.

 

خیام در علم نجوم مهارت داشت به طوری که گروهی از منجمین در ساختن رصدخانه سلطان ملکشاه سلجوقی با او همکاری کردند.

 

وی به درخواست سلطان ملکشاه سلجوقی تصمیم به اصلاح تقویم گرفت که به تقویم جلالی معروف است.

 

خیام منجم بود و تقویم امروز ایرانی، حاصل محاسباتی است که او و عده ای از دانشمندانی دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقی انجام دادند و به نام وی تقویم جلالی خوانده می شود. خیام در باره ی چگونگی محاسبات نجومی خود رساله ای هم نوشته است. خیام علاوه بر ریاضی و نجوم، در فلسفه، تاریخ جهان،زبانشناسی و فقه تبحر داشت. علوم و فلسفه یونان را تدریس می کرد و دانشجویان را به ورزش جسمانی و پرورش نفس تشویق می کرد. به همین دلیل، بسیاری از صوفیان و عارفان زمان، او را به خود نزدیک می دانستند. 

 

از آثار معروف فارسی منسوب به عمرخیام، رساله نوروز نامه است که با نثری ساده و شیوا، پیدایی نوروز و آداب برگزاری آن را در دربار ساسانیان بازگو کرده. او در این رساله با شیفتگی تمام درباره آیین جهانداری شاهنشاهان کهن ایرانی و پیشه ها و دانش هایی که مورد توجه آنان بوده سخن گفته است.

 


مجسمه حکیم عمر خیام نیشابوری

 

دستاوردهای خیام نیشابوری:

ریاضیات

پیش از کشف رساله ی خیام در جبر، شهرت او در مشرق‌زمین به واسطه ی اصلاحات سال و ماه ایرانی و در غرب به واسطه ی ترجمه ی رباعیاتش بوده است. اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضیدانان اروپایی سده ی ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده است، می توان رد پای خیام را به واسطه ی طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد. کهن  ترین کتابی که از خیام نامی به میان آورده و نویسنده ی آن هم دوره ی خیام بوده، نظامی عروضی مؤلف چهار مقاله است؛ ولی او خیام را در ردیف منجمین ذکر می کند و اسمی از رباعیات او نمی آورد.

 

او نخستین کسی بود که نشان داد معادله ی درجه ی سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند. «آنچه که در هر حالت پنداشته شده رخ می دهد بستگی به این دارد که آن مقاطع مخروطی که او از آنها استفاده می کند در هیچ نقطه یکدیگر را برش ندهند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را برش ندهند.».

 

یکی دیگر از آثار ریاضی خیام رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس است. او در این کتاب اصول موضوعه ی هندسه ی اقلیدسی اصل موضوعه ی پنجم اقلیدس را درباره ی قضیه ی خطوط متوازی که شالوده ی هندسه ی اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد.

 

فلسفه

تاکنون از خیام پنج رساله فلسفی یافت شده است که عبارتند از: فی الکون و التکلیف، فی الوجود، الضیاء العقلی فی موضوع العلم الکلی، الجواب عن ثلاث مسائل؛ ضروره التضاد فی العالم و الجبر و البقا و در علم کلیات وجود. از این میان تنها رساله در علم کلیات وجود به فارسی بوده و سایرین به زبان عربی می باشند. همچنین خیام به درخواست جمعی از دانشمندان اصفهانی در سال 472 هجری قمری ترجمه ای به فارسی از خطبه توحیدیه ابن سینا انجام داده است.

 

در سفری به شیراز در سال 473 هجری قمری خیام نامه ای از ابونصر محمد بن عبدالرحیم سفری، قاضی القضات فارس - که زمانی شاگرد ابن سینا بوده‌است - دریافت می کند که حاوی دو مسئله در باب «کون» و «تکلیف» بود.

اینفو گرافی فردوسی


اینفو گرافی فردوسی 

نام اصلی
ابوالقاسم فردوسی طوسی

زاده
۳۲۹ هجری قمری
دهکدهٔ پاژ، طوس، خراسان

محل زندگیطوس، پاژ
درگذشته
۴۱۶ هجری قمری

آرامگاه

لقبحکیم طوس، حکیم سخن
پیشهشاعر و دهقان
زمینه کاریادبیات فارسی، شعر
ملیتایرانی
مذهبمسلمان، شیعه
در زمان حکومتفرمانروایی سامانیان و غزنویان
سبک نوشتاریسبک خراسانی
کتاب‌هاشاهنامه
دلیل سرشناسیسرایش شاهنامه
اثرگذاشته برادب فارسی و ادبیات جهان
تأثیرپذیرفته ازآیین‌های مزدیسنا، زروانی و مهرپرستی، جنبش شعوبیه، رودکی و دقیقی


 



به بهانه روز بزرگداشت شیخ کلینی

شیخ کلینی؛ احیاگر مذهب شیعه‌ مرحوم کلینی این دانشمند و محقق بزرگ، توانست بسیارى از پرده‏هاى اوهام علیه تشیع را پاره کند تا همگان بدانند شیعیان از تربیت یافتگان مکتب اسلام و پیروان تعلیمات عالى قرآن هستند؛ و به راستی شیخ کلینی را باید احیاگر مذهب شیعه نامید.‌

مرحوم کلینی این دانشمند و محقق بزرگ، توانست بسیارى از پرده‏هاى اوهام علیه تشیع را پاره کند تا همگان بدانند شیعیان از تربیت یافتگان مکتب اسلام و پیروان تعلیمات عالى قرآن هستند؛ و به راستی شیخ کلینی را باید احیاگر مذهب شیعه نامید.


شرح حال و تألیفات شیخ کلینی

شرح حال و تألیفات شیخ کلینی

محمد بن یعقوب کلینی، ملقب به ثقة الاسلام کلینی. ابن اثیر در جامع الاصول می‌‏نویسد: از خواص شیعه این است که در سر هر صد سال هجری (یک قرن) مجددی برای مذهب ایشان است، و در راس قرن دوم امام رضا (علیه السّلام)
شرح حال و تألیفات شیخ کلینی
شیخ کلینی
 
   

محمد بن یعقوب کلینی، ملقب به ثقة الاسلام کلینی. ابن اثیر در جامع الاصول می‏نویسد: از خواص شیعه این است که در سر هر صد سال هجری (یک قرن) مجددی برای مذهب ایشان است، و در راس قرن دوم امام رضا(علیه السّلام ) و اول قرن سوم محمد بن یعقوب کلینی و اول قرن چهارم سید مرتضی علم الهدی بوده است.
و چقدر جالب است که در راس قرن پانزدهم هجری - که همین قرن معاصر است - نور رهبر عظیم الشان ما امام خمینی، عالم را فرا گرفته است و بدون شک او را می‏توان بهترین و کاملترین مصداق تجدید کننده مذهب دانست.

شرح حال کلینی

متاسفانه از اینکه دانشمندان بزرگوار و افتخار عالم تشیع مرحوم کلینی در قرن سوم هجری می‏زیسته اطلاع مختصری از زندگی پرخیر و برکت وی در دست است و تاکنون نقاط مبهم و نامعلوم فراوانی در شرح حال زندگیش موجود است که علیرغم تلاشها و تحقیقات زیادی که امروزه بعمل آمده، بی‏نتیجه مانده و پرده از آن سالیان درازی که این وارث انبیاء در خدمت‏به اسلام و مسلمین سپری کرده همچنان برداشته نشده است.
آنچه از تاریخ می‏توان استفاده کرد اینکه کلینی، نواب خاص امام زمان (علیه السّلام ) را درک کرده و بسیاری از احادیث و اخبار را از مصدر اصلی و دست اولش اخذ کرده است.
سال ولادت مرحوم کلینی معلوم نیست، ولی سال وفاتش را 328 یا 329 هجری ذکر کرده‏اند. مکان ولادت او قریه‏ای است‏بنام کلین که لقب آن بزرگوار مشتق از اسم همین قریه است. کلین قریه‏ای است در 38 کیلومتری جنوب غربی شهرری و از این قریه فقها و محدثین زیادی برخاسته‏اند که از آنجمله محمد بن یعقوب کلینی ثقة الاسلام و دائی او مرحوم علان است.
مرحوم کلینی مدتی در کلین به امامت و رهبری تشیع پرداخت و سپس به بغداد هجرت کرد و در آنجا نیز به تدریس علوم اهل بیت اشتغال داشت.
نجاشی می‏گوید: او در زمان خود، شیخ و پیشوای شیعه بود در ری و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است.
ابن طاووس حلی می‏گوید: توثیق و امانت کلینی مورد اتفاق همگان است.
ابن اثیر صاحب کتاب الکامل فی التاریخ می‏گوید: او به فرقه امامیه در قرن سوم هجری زندگی تازه‏ای بخشید و پیشوا و عالم بزرگ و فاضل و مشهور در آن مذهب است.
ابن حجر عسقلانی می‏گوید: کلینی از رؤسا فضلاء شیعه است در ایام مقتدر عباسی.
ملا محمد تقی مجلسی می‏گوید: حق این است که در میان علماء شیعه مانند کلینی نیامده است، و هر که در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند درمی‏یابد که او از جانب خداوند تباک و تعالی مؤید بوده است.
محقق حلی در مقدمه معتبر می‏گوید: نظر به اینکه فقهاء ما رضوان الله علیهم زیادند و تالیفات فراوان دارند و نقل اقوال همه آنها غیر مقدور است. من به سخن مشهورین به فضل و تحقیق و حسن انتخاب اکتفا کرده‏ام و از کتب این فضلاء به آنچه اجتهاد آنها هویدا است و مورد اعتماد خودشان بوده است اکتفا کرده‏ام از جمله کسانی که نقل می‏کنم از قدمای زمان ائمه، حسن بن محبوب احمد بن ابی نصر بزنطی، حسین بن سعید اهوازی، فضل بن شاذان نیشابوری و یونس بن عبدالرحمن. و از متاخرین محمد بن بابویه قمی (شیخ طوسی) و محمد بن یعقوب کلینی. (1)

کتاب کافی

آنچه کلینی را به ما و امت اسلام در طول قرون و اعصار معرفی کرده، کتاب کافی است. و اینک که از شرح حال این بزرگ مرد تاریخ اطلاع زیادی در دست نیست، کتاب کافی، کافی است که عظمت و بزرگورای او را به ما بشناساند.
شیخ کلینی اولین کسی است که اخبار را مبوب (تقسیم بندی) کرده و الکافی وی اولین کتاب از کتب اربعه شیعه است و این کتاب که همچنان مؤلفش بسیار عظیم و افتخار آفرین است دارای 15176 حدیث می‏باشد. تالیف این کتاب 20 سال طول کشید و هنگامی که کلینی در بغداد بوده است کتاب خاتمه یافته، ولی معلوم نیست شروع کتاب کی و در کجا بوده است.
شیخ مفید درباره کتاب کافی چنین می‏گوید: کافی در ردیف جلیل‏ترین کتب شیعه و سودمندترین آنها است.
محمد بن مکی عاملی - شهید اول - می‏گوید: کتاب کافی در علم حدیث است و شیعه مانندش را ننوشته است.
شیخ زین الدین - شهید ثانی - می‏گوید: بجان خودم هیچ نویسنده‏ای مانند کافی را برشته تالیف در نیاورده است. و قدر و منزلت کلینی و جلالت او از این کتاب نمایان است.
محقق کرکی می‏گوید: این کتاب از احادیث‏ شرعی و اسرار دینی مقداری جمع‏آوری نموده که در کتاب دیگری یافت نمی‏شود.
ملا محسن فیض کاشانی می‏گوید: کافی شریفترین و کاملترین و جامعترین کتاب است زیرا که در میان آنها شامل اصول و خالی از عیب و فضول است.
مولی محمد امین استرآبادی در کتاب فوائد المدینه می‏گوید: ما از اساتید و علمای خود شنیده‏ایم که در اسلام کتابی تالیف نشده که برابر یا نزدیک کتاب کافی است. (2)

امتیازات کافی

1- از اینکه شیخ کلینی در زمان نواب اربعه یا نمایندگان و نائبان خاص امام زمان (علیه السّلام ) می‏زیسته است. لذا قطعا از آنها استفاده شایانی در مورد احادیث کرده است. و از اینرو بیشتر می‏توان به کتاب وی اعتماد کرد. و البته این بدان معنی نیست که تمام احادیث را بدون تحقیق بپذیریم. بلکه باید اهل فن آنها را مورد بررسی قرار دهند و اسناد و رواة حدیث را با دقت مطالعه کرده صحیح را از ضعیف تشخیص داده سپس در دسترس عموم قرار دهند و این تحقیق می‏بایست در مورد تمام کتب و مراجع حدیث انجام پذیرد و البته قبل از همه آنها کتب اربعه شیعه که مآخذ و منابع اصلی حدیث‏ بشمار می‏روند. باید زیر نظر متخصصین و دانشمندانی که در علم حدیث و رجال تخصص وافر دارند، مراجعه و تنقیح شوند.
2- یکی از بزرگان محققین گفته است: روش کلینی در ترتیب احادیث هر باب این است که حدیث درست‏تر و صحیح‏تر را در اول باب قرار داده و سپس به احادیث مجمل و مبهم می‏پردازد از این جهت احادیث آخر هر باب غالبا خالی از ابهام نیست.
3- یکی از امتیازات کافی این است که کلینی سلسله سند را تا به امام، در هر حدیث نقل می‏کند، و آنجا که صدر سند را حذف کرده است، جایی است که از کتاب دیگر نقل کرده و سلسله سند را به آن کتاب حواله می‏دهد.

تالیفات کلینی

آنچه در کتب تراجم نقل شده پنج کتاب دیگر از شیخ کلینی نقل کرده‏اند:
1- کتاب تفسیر الرؤیا
2- کتاب الرجال
3- کتاب الرد علی القرامطة
4- کتاب الرسائل (رسائل ائمه علیهم السلام)
5- کتاب ما قیل فی الائمه من الشعر

وفات کلینی

کلینی در سال 328 یا 329 هجری در بغداد وفات کرد و در مقبره خود در باب الکوفه بغداد بخاک سپرده شد. مقبره او در سمت‏شرقی دجله نزد باب جسر عتیق واقع شده است و قرنها است که شیعیان به زیارت آن بزرگوار می‏روند. و برادران اهل تسنن هم بر احترام آن مقبره و تعظیم کلینی اتفاق دارند.
علامه مجلسی می‏گوید: مقبره کلینی در مولوی خانه بغداد است‏به شیخ المشایخ معروف است و عامه و خاصه آنرا زیارت می‏کنند. من از جماعتی از شیعیان شنیدم که آن مقبره محمد بن یعقوب کلینی است و خودم او را در همانجا زیارت کردم.
 

پی نوشت :

1) خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری ص 480
2) مقدمه اصول کافی، سید جواد مصطفوی.

منبع:ماهنامه پاسدار اسلام شماره 2

معرفی شاعران استان: داراب افسر بختیاری


  داراب افسر بختیاری در سال ۱۲۷۹ شمسی در منطقه چغاخور بختیاری متولد شد. پدرش آ اصلان از طایفه احمد خسروی و مادرش بی بی گوهر دختر حسینقلی خان ایلخانی بود. کودکی های داراب افسر درمیان کوههای شگفت انگیز بختیاری،  لاله های واژگون، غوغای ایل و کوچ و مردمان ساده و صمیمی گذشت و این ها همه در روح او آنچنان ژرف تاثیر نهاد که جلوه های آن در شعر وی، شگرف و بدیع بوده و سرشار از این تصاویر زیباست. داراب در مکتب، خواندن و نوشتن را آموخت. و در کتابخانه دایی خود سردار اسعد بختیاری، فاتح مشروطه که خود ادیبی اندیشمند بوده به گنجینه بزرگی از تاریخ و ادبیات ایران و جهان دسترسی داشت و توانست که جام وجود خود را از این دریای علم و معرفت لبریز نماید و غنای وجود خویش را در شب های شاهنامه خوانی و خسرو و شیرین خوانی و ابیات  شورانگیز فولکلوریک بختیاری در پیوند میان شعر و موسیقی بیابد.

   داراب افسر در طول سفرهای زیادی که به اصفهان و تهران داشت توانست با شعرا و اندیشمندان هم عصر خویش همانند ملک شعرا بهار و پژمان بختیاری و بسیاری دیگر از فرزانگان، مجالست و دوستی نماید و با شرایط سیاسی اجتماعی آنروز کشورش آشنا شود. حاصل این همه، دیوان شعر داراب افسر بختیاری است که تنها  قسمتی از اشعار او را در بر می گیرد و حتی همین نیز آن چنان سرشار از استحکام، ظرافت و تصاویر زیبای شاعرانه بوده و معانی بلند عارفانه، وطن پرستانه و عاشقانه را در خود جای داده است که مورد تحسین فرهیختگان همزمان و بعد از خود قرار گرفت. وآنچنان با قدرت و صلابت، کلام و زبان  بختیاری  را به زیبایی به شعر جاری ساخت که اینک فرهیختگان دیار بختیاری او را پدر شعر بختیاری می نامند. همچنانکه ملک شعرای بهار گفته بود: کاری که فردوسی در مورد زبان فارسی انجام داد افسر در زبان بختیاری انجام داده است.

داراب افسر در سال ۱۳۲۰شمسی از چغاخور بختیاری به اصفهان رفته و ساکن گردید ولی از هر فرصتی برای بازگشت به بختیاری و دیدار مردمان مهربانش تا زمانی که بیماری او را ازپای انداخت استفاده می کرد. اشعار این شاعر شوریده بختیاری آمیزه ای از جلوه های زندگی، اندیشه های والا، عرفان، احساسات میهن پرستانه و عشق به سرزمین بختیاری است که نمود آن را در شعرهای رستاخیز، خداییه، همیلا، کلاریه و عمرویه  بدرستی می توان دید .

   اما جدای  از همه اینها افسر که همواره شیفته مولایش حضرت علی ابن ابیطالب(ع) بود شعر مدح حضرتش را همیشه با شور و اشتیاق وصف ناپذیری می خواند و تا واپسین دم حیاتش نام علی (ع) بر زبانش جاری بود. شعر « عمرویه» حماسه  نبرد  حضرت علی (ع) در جنگ خندق از شاهکارهای مسلم شعر به زبان بختیاری است. داراب افسر بسیار مهربان، خوش سخن و نیک رفتار بود، محضرش شوری داشت و کلامش گرمی خاص، برای سخاوت و بخشش به دیگران حد و مرزی نمی شناخت بارها او را دیدند که در سرمای زمستان کت خود را به فقیری رهگذر بخشید. افسر کتاب رمانی هم به نثر نوشته به نام «گل سعادت» که ماجراهایش در سرزمین بختیاری می گذرد اما هنوز چاپ نگردیده است. کتاب دیگر وی که « تاریخ بختیاری » نام داشته دیگر در دسترس نیست و اوراق آن از بین رفته است.

داراب افسر دوبار ازدواج کرد که حاصل آن پنچ فرزند می باشد .همسر اول وی دختر عمویش بی بی فاطمه کریمی و همسر دیگرش خانم عطیه خضوئی بود. شاعر در سال های آخر عمر به علت بیماری خانه نشین بود و عطیه همسر نازنینش از او پرستاری می کرد. تا اینکه در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۵۰ شمسی در اصفهان چشم از جهان فرو بست و در تخت فولاد  اصفهان، تکیه میر به خاک سپرده  شد، در حالی که بدرستی سروده بود:

اینفو گرافی روز قدس

   روز قدس یک روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است.  روز مقابله ملت ها با ابرقدرت هاست. روز حیات اسلام است.