کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد
کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

کتابخانه عمومی آیت الله احمدی شهرکرد

معرفی دکتر علی شریعتی

 زندگینامه دکتر شریعتی در ادامه...

در یکی از روزهای سال 1312 در خانواده محمد تقی شریعتی مرد دین و خدا، آموزگاری خردمند و انسانی پارسا و کوشا نوزادی چشم به جهان گشود. پدرش با ارادت خاصی که به پیشوای  بزرگ شیعیان و ابرمرد دنیای اسلام داشت، او را" علی" نام نهاد. علی شریعتی دوران کودکی را پشت سر گذاشت و راهی دبستان شد. علی شریعتی شش سال بعد به دبیرستان فردوسی رفت و سپس دانشسرای مقدماتی را در مشهد به پایان برد. همه آنهائی که علی شریعتی را از نزدیک میشناختند بدین واقعیت اعتراف دارند که میان علی جوان 19 ساله با دیگر جوانان هم سن و سالش تفاوتی قابل درک وجود داشت.
 

علی شریعتی

زندگینامه دکتر علی شریعتی   عکس

بیوگرافی دکتر علی شریعتی

علی شریعتی بر خلاف دیگر جوانان علم و آگاهیش به آموخته هایش در دوره دبیرستان و دانشسرا محدود نمی شد، وی با شوقی بسیار در محضر پدر فاضلش به کسب علم واقعی پرداخته و در آن سن وسال به آگاهی های چشمگیر دست یافته بود که تحصیلات درسی اش اعتبار چندانی در برابر آن آموخته ها نداشت.
سال 1335 سالی است که با آن مرحله خاصی در زندگی علی شریعتی آغاز می شود. در این سال علی همسری برمی گزیند و با یکی از همکلاسان خود بنام، پوران شریعت رضوی ازدواج می کند. علی شریعتی ازآن تاریخ با بهره مند بودن از صمیمیت فداکاری، گذشت و جنبه های انسانی همسرش، دغدغه خاطری از بابت زندگی خانوادگی نداشت تا جائی که عمده بارمسئولیت زندگی بر دوش همسر فداکارش بود.
علی شریعتی در طول مدت تحصیل در دانشکده ادبیات با علاقه ای خاص به کار تحقیق و پژوهش در زمینه های مختلف پرداخت و دست به انتشار آثاری چون، ترجمه ابوذرغفاری، ترجمه نیایش اثرالکسیس کارل و یک رشته مقاله های تحقیقی در این زمینه همت گماشت. این همه معرف خصوصیات روحی و جهت فکری ودقت و ارزش کارهای تحقیقاتی جوانی بود که هیچگاه از تفکر، خلق و آفرینش بازنایستاد.


زندگینامه دکتر علی شریعتی   عکس


سفر به دیارغرب:
علی شریعتی در سال 1337 پس از دریافت لیسانس در رشته ادبیات فارسی چون شاگرد اول رشته شده بود، برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد.
او جزء معدود دانشجویانی بود که بجا و به موقع برای ادامه تحصیل و برخورداری از امکانات وسیع علمی روانه غرب شدند.
علی شریعتی که اندوخته ای به نسبت وسیع از فرهنگ ملی و اسلامی در حد یک انسان با تجربه و صاحب نظر با دنیای پرتلاطم و اقیانوس بیکران فرهنگ غرب برخورد نمود و با قدرت لازم توفیق آن یافت را تا به یاری بینش وسیع و موشکافش آنچه را که نمی دانست بیاموزد و بضاعت و شناخت علمی خود را درزمینه های مختلفی چون، جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ ، تاریخ و فرهنگ اسلامی و بسیاری زمینه های دیگرغنی سازد و با برخورداری از محضراستادانی صاحب مکتب و متفکرانی آزاد اندیش پا ازحریم تحصیلات کلاسیک دانشگاهی بیرون نهاد و قدرت اندیشه اش را تعالی بخشید.

بازگشت به وطن
دکترعلی شریعتی پس از بازگشت به ایران مستقیماً به زندان رفت و بعد از چند ماه به خراسان زادگاه خویش رفت جایی که جمع فراوانی از دوستان و پیروان مکتب پدر ارجمند او، انتظارش را می کشیدند. دکتر علی شریعتی به دانشگاه مشهد پیوست و شوق وشوری ناگفتنی در بین دانشجویان بوجود آورد.

دوران سکوت و زندان
دکتر علی شریعتی با تلاش خستگی ناپذیر شب ها تا صبح سرگرم خواندن  و نوشتن بود و روزها بعد از مدت کمی استراحت به سخن گفتن می پرداخت.
هر چه بیشتر می نوشت و بیشتر می گفت اقبال مردم و جامعه به او بیشتر می شد و در عوض دشمنان دین و ملت را به هراس می انداخت . به همین دلیل کار استادی و آموزشی اش در دانشگاه مشهد پایان دادند و بعنوان عنصر نامطلوب از تدریس او جلوگیری به عمل آوردند.
زمانی بعد از ادامه سخنرانیهای دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آوردند و کمی بعد حسینیه ارشاد را تعطیل ساختند تا دیگر مردم امیدی به شنیدن سخنان دکتر شریعتی نداشته باشند.
دکتر علی شریعتی که دور از مردم بودن و در خاموشی بسر بردن برایش زجری بزرگ بود، با تمام این ناراحتی ها ساخت و خود را با نوشتن هر چه بیشتر مشغول داشت، ولی بداندیشان ودشمنان مردم را این همه بس نبود و سرانجام در مهر ماه سال 1353 بزندانش افکندند و مدت 18 ماه او را در سلولی کم نور و تنها قرار دادند.

رهائی و مرگ
دکتر علی شریعتی در 25 اردیبهشت ماه 1356 تهران را به سوی اروپا ترک گفت به این امید که به زودی با پیوستن همسر و فرزندانش ،  به او دوران جدیدی از زندگیش را آغاز کند و بتواند به خلق آثاری بیشتر، قوی تر و روشنگرتر بپردازد.
سرانجام روز یکشنبه 29 خرداد ماه 1356 فرا رسید. در آن روز دوستان دکترعلی شریعتی ضمن آنکه شاهد سیمای آرام و لبخند صمیمی و همیشگی او بودند، به خوبی احساس می کردند که نوعی شادی توام با انتظار و تشویش وجود آن مرد بزرگ را در بر گرفته است.

علی آن روز در انتظار آن بود تا از همسر و سه فرزندش استقبال کند. از چند روز پیش به او خبر داده بودند که خانواده اش در آنروز به لندن وارد خواهند شد. زمان انتظار به سر رسید. هواپیما در فرودگاه لندن به زمین نشست و شریعتی کمی بعد خود را تنها در برابر دو دختر سیزده و چهارده ساله اش یافت که تنها بدون مادر و فرزند کوچک خانواده آمده بودند. همسر و فرزند کوچک دکتر شریعتی اجازه خروج از فرودگاه را نیافتند وبه عنوان گروگان در ایران نگاه داشته شدند.

علی رطوبت بازمانده از اشکهای فشانده بر گونه های فرزندان دلبندش را در هنگام بوسیدن آنها احساس کرد . و سرانجام در 29 خرداد 1356 دکتر شریعتی به طرز مرموزی دیده از جهان فرو بست و چراغ پر فروغ زندگی پربارش درزمانی که می رفت تا از آن پس در اوج پختگی و توانائی فکری و عملی سالیان دراز به خلق آثار شگرف بپردازد و به ملت و سرزمین و فرهنگ خویش صادقانه خدمت کند، خاموش گشت و یاران وفادارش را در غم ازدست دادن عزیزی چون او سوگوار ساخت.

معرفی زکریای رازی

ابوبکر محمّد بن زَکَریا رازی (۲۵۱ ه‍. ق – ۳۱۳ ه‍.ق معادل ۲۴۳−۳۰۴ ه‍.ش) همه‌چیزدان، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی است. رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته‌است و به‌عنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)و نفت سفیدمشهور است. وی همچنین دربارهٔ کیهان‌شناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.

به‌گفتهٔ جرج سارتن، (پدر علم تاریخ ) رازی «بزرگترین پزشک ایران و جهان اسلام در زمان سده‌های میانه بود». پرویز اذکایی و جوئل کریمر در کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه رازی را شخصیتی دانسته‌اند که بر قلهٔ انسان‌گرایی ایرانی ایستاده‌است.به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروساز نام‌گذاری شده‌است.

سرگذشت[ویرایش]

نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. هر چند ابوبکر نام است و به عنوان کنیه استفاده نمی‌شود. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریا رازی خوانده‌اند، اما اروپاییان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به‌گفتهٔ ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی و ۲۴۴ شمسی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموخته‌است. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی‌شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را بر عهده گرفت. پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، دربارهٔ علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

رازی در سال ۳۱۳ (قمری) (۳۰۴ شمسی) در ری درگذشت. مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته مانده‌است.

آثار

 فهرست آثار محمد زکریای رازی

درمورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده‌است: ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد. محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان «مولفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریا رازی» نوشته‌است که در سال ۱۳۳۹ به‌وسیلهٔ انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده‌است؛ در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده‌است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده‌است.

الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و …

معرفی شاعر سهراب سپهری

 

زندگینامه:

پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل هنر بود. وقتی سهراب خردسال بود، پدرش به بیماری فلج مبتلا شد و در سال ۱۳۴۱ درگذشت. مادر سهراب، ماه‌جبین که اهل شعر و ادب هم بود، در خرداد سال ۱۳۷۳ درگذشت. منوچهر سپهری، برادر ارشد سهراب و تنها برادر وی که هم‌بازی دوران کودکی سهراب بود نیز، در سال ۱۳۶۹ درگذشت. او سه خواهر به نام‌های همایون‌دخت، پری‌دخت و پروانه سپهری داشت.

شعر

شعر سهراب سپهری نیمایی است. تمامی اشعار او تصویرسازی است. در این شیوه جدید سهراب سپهری بر دیدگاه انسان مدارانه و آموخته‌هایی که از فلسفه ذن فرا گرفته‌بود به شیوه جدیدی دست یافت که «حجم سبز» شیوه تکامل یافته سبکش محسوب می‌شود. وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهایی‌هایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.[۸]

شعر وی صمیمی، سرشار از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی می‌کند.[۹] از معروفترین شعرهای وی می‌توان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است. کریم امامی که از دوستان نزدیک وی بوده در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است. در سال ۱۳۷۵، ترجمه انگلیسی دو مجموعه صدای پای آب و حجم سبز با ترجمه اسماعیل سلامی و عباس زاهدی توسط انتشارات زبانکده منتشر شد. بعدها نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی و کرواتی ترجمه کردند. در سال ۱۳۷۱ شعرهای منتخبی از دو کتاب حجم سبز و شرق اندوه با نام «ما هیچ، ما نگاه» توسط «کلارا خانیس» به زبان اسپانیایی ترجمه شد.[۱۰] در سال ۱۳۷۵ منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی جاوید مقدس صدقیانی به زبان ترکی استانبولی ترجمه و از سوی انتشارات YKY در کشور ترکیه منتشر شد. در سال ۱۳۹۳ گزیده اشعار سهراب سپهری به نام صدای پای اب توسط ابتهاج نوایی به زبان کروآتی ترجمه و توسط انتشارات پرومته در کرواسی منتشر شد.

درگذشت[ویرایش]

آرامگاه سهراب سپهری. در اسفند ۱۳۸۷، سنگ سیاه رنگی بر روی این سنگ نصب شد.

سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب دوشنبه ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطان‌علی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

در ابتدا یک کاشی فیروزه‌ای در محل دفن سهراب سپهری نصب‌شد، و سپس با حضور خانواده وی سنگ سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحه‌ای در لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شده بود:[۲۰]

به سراغ من اگر می‌آیید
نرم و آهسته بیایید
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من

این سنگ در مهر ۱۳۸۴ با بی‌دقتی کارگران و به علت سقوط مصالح ساختمانی بر روی آن شکست و با سنگ سفیدرنگ دیگری که سعی شده‌بود با سنگ قبلی شباهت داشته‌باشد تعویض شد.[۲۰][۲۱] در ۲۹ اسفند ۱۳۸۷، سنگ بزرگتر سیاه‌رنگی بر روی سنگ سفید نصب گردید.[۲۲]

به بهانه روز بزرگداشت علامه امینی


عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی(۱۳۲۰-۱۳۹۰ق)، نویسنده کتاب الغدیر، فقیه، محدث، متکلم، مورخ، نسخه‌شناس و از علمای بزرگ شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود. علامه امینی از ٢٢ سالگی برای تحصیل علوم اسلامی به نجف رفت و از سید ابوالحسن اصفهانی، میرزا محمدحسین نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری یزدی، اجازه اجتهاد دریافت کرد.

علامه امینی علاوه بر نگارش آثار مهم علمی، کتابخانه امیرالمؤمنین(ع) را در نجف تاسیس کرد که حاوی ۷۰ هزار نسخه خطی و ۵۰۰ هزار عنوان کتاب است. شهداء الفضیلة، «سیرَتُنا و سنَتُنا سیرةُ نبیِنا و سنتِه»، «تفسیر سوره حمد» و «أدبُ الزائرِ لِمَن یَمَّمَ الحائر» در شرح آداب زیارت امام حسین (ع) از دیگر آثار اوست.

امینی معتقد بود اجتهاد  از حیطه قدرت فرد خارج است و باید هیئت فتوای مقتدر، شجاع و زمان‌شناس تشکیل شود. او منتقد بسیاری از محافل و مجالس مذهبی به دلیل بی‌اطلاعی و ناآگاهی بسیاری از گویندگان حدیث و معارف دینی بود. امینی معتقد بود زیارت ائمه و امامزادگان، بر خلاف آنچه هم‌اکنون در بین شیعیان دیده می‌شود، باید بازده جدی پرورشی داشته باشد؛ از این رو، یکی از کارهای نخستین او، چاپ یکی از معتبرترین متون زیارتی شیعه به نام کامل الزیارات بود.

سید ابوالحسن اصفهانی در تقریظ بر کتاب شهداء الفضیلة، علامه امینی را پرچمدار دانش، ادب و قهرمان جنبش فکری اسلامی دانسته است. محمدسعید دحدوح، از عالمان اهل سنت ساکن حلب، در بخشی از نامه‌اش به علامه امینی، او را وارث راستین روش و اخلاق آل محمد(ص) معرفی کرده است.

عبادت بسیار زیاد، تقوا و زهد از ویژگی‌های اخلاقی علامه امینی دانسته شده است؛ به صورتی که تا آخر عمر خانه شخصی در نجف نداشت و در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد.

«حماسه غدیر» نوشته محمدرضا حکیمی و «ربع قرن مع العلامة الامینی (خاطرات)» تألیف حسین شاکری از جمله آثاری است که درباره علامه امینی نوشته شده است.

زندگی نامه 

عبدالحسین امینی فرزند میرزا احمد امینی در سال ۱۳۲۰ق در تبریز زاده شد. پدرش از ائمه جماعات و از علمای تبریز بود. جدّش «مولا نجفقلی»، مشهور به «امین الشرع» بود و از همین رو خانواده او «امینی» خوانده شده‌اند. عبدالحسین در مدارس تبریز، مقدمات علوم را آموخت و پس از فراگرفتن قرآن و مقدمات، به تحصیل فقه و اصول پرداخت و در درس سیدمحمد مولانا، مؤلف مصباح السالکین، و سید مرتضی خسروشاهی و شیخ حسین، مؤلف هدایة الانام حاضر شد.

امینی ظهر جمعه، ۱۲ تیر ۱۳۴۹ش (۲۸ ربیع‌الثانی ۱۳۹۰ق) درگذشت.بامداد شنبه ۱۳ تیر ۱۳۴۹ش، پیکر او تشییع شد.افزون بر تهران، در شهرهای بغداد، کاظمین، کربلا و نجف نیز پیکر علامه امینی تشییع شد و پس از طواف دادن بر گرد آستان مقدس علوی به وصیت خود او، در حجره‌ای در کتابخانه امیرالمؤمنین که خود بنیانگذار آن بود، به خاک سپرده شد. امینی در وصیت‌نامه‌اش خواست کسی را نایب او قرار دهند تا ده سال به کربلا برود. 

وی همچنین وصیت کرده بود ده سال مجلس عزا در روزهای شهادت فاطمه(س) برگزار کنند.

نمونه ای از غزلیات امام خمینی (ره)

من به خال لبت، ای دوست! گرفتار شدمچشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوسِ اناالحق بزدمهمچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار، فکنده است به جانم شرریکه به جان آمدم و، شهرهٔ بازار شدم
در میخانه گشایید به رویم، شب و روزکه من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامهٔ زهد و ریا کندم و، بر تن کردمخرقهٔ پیر خراباتی و، هشیار شدم
واعظ شهر، که از پند خود آزارم داداز دم رِند می‌آلوده، مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادی بکنممن که با دست بت میکده بیدار شدم

معرفی دیوان غزلیات امام خمینی (ره)


‏ ‏

‏حضرت امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود. آن عاشق صادق هرگاه از ادای وظیفه و رسالت خویش فراغتی حاصل کرده شرح درد مهجوری را در قالب الفاظ و کلمات موزون بر ورق پاره ای رقم زده است. تعابیر و اصطلاحاتی که در آثار منظوم حضرت امام آمده همانهاست که عارفان شاعر و شاعران عارف در اشعار خود آورده اند‏‎.‎

‏حضرت امام در دوران جوانی غزلیات فراوانی سروده بودند و آنها را در دفتری نیز گرد آورده بودند؛ متأسفانه در جریان سفرهای پیاپی، این دفتر مفقود گردید. پس از آن نیز سروده هایی از ایشان در دست بود که برخی به خط خود ایشان ثبت دفتر گردیده بود، و تعدادی نیز به وسیلۀ همسر گرامیشان استنساخ شده در دفترچه ای گردآوری شده بود؛ این دفتر نیز در جریان تغییر مکرر محل سکونتشان مفقود گردید. برخی از دستنوشته های باقیمانده، در پی هجوم مأموران ساواک به منزل و کتابخانۀ شخصی ایشان از دست رفت؛ اما نسخه ای چند از آثار منظوم قدیمی ایشان، که در دست ارادتمندان و دوستان آن حضرت چونان امانتی ارزشمند نگاهداری می شده، به تدریج برای «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی» ارسال گردیده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام بنا به خواهش و اصرار فراوان بانو فاطمۀ طباطبایی، همسر فرزند گرامی ایشان – حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی – اشعاری در قالبهای متنوع و با مضامین عرفانی سروده اند که خوشبختانه همۀ نسخه های خطی این سروده ها در این مؤسسه نگهداری می شود. تمامی این سروده ها در مجموعه دیوان امام گردآوری و به علاقمندان ادب و عرفان اسلامی تقدیم شده است‏‎.‎

‎ ‎


معرفی کتاب تنوره دیو پژوهشی درباره اعتیاد -اثر نورالله محمدی

 

نورالله محمدی نویسنده این اثر، پزشکی است که طی ۲۰ سال گذشته مشغول مداوای معتادان به مواد مخدر بوده است. او در این مدت، با بیماران صحبت کرده و علل گرایش آن‌ها به این مواد را بررسی کرده است. او همچنین درباره دیدگاه‌های مختلف مردم درباره معتادان تحقیقاتی انجام داده که نتایجش در این کتاب درج شده است.

کتاب پیش رو در ۶ فصل تنظیم شده و نویسنده در هر یک از فصل­‌ها از دیدگاه ویژه ای به مقوله اعتیاد نگاه کرده است. در اولین فصل،  به بررسی مناقشه برانگیز اصطلاحاتی چون اعتیاد، سوءمصرف مواد و  نشانه­‌های اعتیاد پرداخته شده است. در همین فصل بخش مفصلی به آراء و نظریه‌های متخصصان جامعه شناسی، روان­شناسی و پزشکان درباره اعتیاد اختصاص دارد.

فصل دوم به پیشینه شناخت بشر و شیوه­‌های استفاده اش از مواد مخدر  و سپس پیشینه استفاده از مواد مخدر در ایران اختصاص دارد. دسترسی به دقیق‏ ترین تاریخ و زمان مصرف مواد مخدر توسط بشر کار بسیار دشواری است. زیرا به‏ درستی نمی ‏توان تعریف اعتیاد و وابسته‏ شدن به یک ماده در جهان امروز را برای تمامی اعصار بکار برد. در بخش‌هایی از تاریخ به ویژه در دوره‏‌های کهن، تدخین و دود دادن برخی گیاهان و استفاده از دود آن‌ها از جمله آیین‏‌های اجتماعی محسوب می‌شده است.

فصل سوم این اثر در پی معرفی صحیح از یک فرد معتاد است و در آن به سوال هم پاسخ داده می‌شود که معتاد، یک بیمار است یا بزهکار؟ در فصل چهارم هم درباره انواع مواد مخدر مطالبی ارائه می شود. مواد مخدر را می‏ توان از جهات گوناگون طبقه‏ بندی کرد. از جهت سریع‏ الاثر بودن و انواعی که دوام بیشتری دارد، یا از جهت نحوه مصرف و استعمال. گروهی از مواد مخدر در موقعیت ‌های مجاز و قانونی استفاده می‏ شوند که در کتاب معرفی شده اند.

فصل پنجم یکی از مهمترین فصل‌های این کتاب است. در واقع نویسنده در چهار فصل قبلی تلاش کرده شناخت جامع الاطرافی از اعتیاد و مصرف کننده مواد ارائه کند تا در فصل پنجم هنگام تبیین اصول درمان و شیوه­‌ها و برنامه‌های درمانی، فهم مطلب آسان­ تر صورت گیرد. در این فصل اصول حاکم بر روش‌های درمان اعتیاد را مورد بازبینی قرارداده است. روش‏های درمانی اعتیاد مسیر طولانی را پشت سرگذاشته و آنچه مسلم است با پیشرفت پزشکی و امکان بررسی دقیق و همه ‏جانبه جسمی و روانی بشر، این روش‌ها تکامل یافته و هر روز از نقائص آن کاسته می ‏شود.

نویسنده اثر در فصل ششم مهمترین تجربیات علمی و عملی خود را که بیش از ۲۰ سال در امر درمان معتادان بوده به صورت پرسش‌های کلیدی همراه با پاسخ‏‌های مختصر گرد آورده است.

این کتاب به تازگی با ۲۸۰ صفحه، شمارگان ۵ هزار نسخه و قیمت ۳۰۰ هزار ریال منتشر شده است.